۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

«روز»، حرفه‌ای نیست

آقای آرش بهمنی، مطلبی با عنوان «چه کسی مستقل است؟» نوشته و در آن به نوشته اخیرم در خودنویس با عنوان «روز، بی طرف نیست» نقدهایی کرده است. سعی می‌کنم در این مطلب به نقدهای آقای بهمنی پاسخ دهم.

۱- آقای بهمنی می‌نویسد: «محمدرضا نسب عبداللهی در مطلبی که برای خودنویس نوشته است، با افتخار اعلام کرده: روز مستقل نیست! من نمی دانم تعریف دوستان از استقلال چیست. اما اگر قرار باشد که با تعریف دوستان نگاه کنیم، اصولا هیچ آدم و نشریه‌ای در دنیا مستقل نیستند... دوستان لطف کنند نمونه‌ای - فقط یک نمونه - از استقلال رسانه‌ای در دنیا را به من نشان دهند. در کدام گزارش نیوزویک درباره جنگ با القاعده و طالبان، به بهانه بی‌طرفی از بن لادن پشتیبانی شده؟ در کدام مطلب آقای نسب عبداللهی از احمدی نژاد و خامنه‌ای در مقابل موسوی و کروبی دفاع شده؟ هر رسانه یا تعریفی برای خود دارد. خط مشی خاص خود را دارد، جامعه هدف خود را دارد و براساس آن استراتژی مورد نظر خود را دنبال می کند.»

پاسخ: عمده حرف من در مطلب مورد نقد آقای بهمنی، بحث درباره «بی طرفی» در انتشار خبر بود.

می پذیرم که در دنیا کمتر رسانه کاغذی را می‌توان یافت که در «خبر، مصاحبه و گزارش‌های خبری» بی طرفی را رعایت کند. اما در رسانه‌های آنلاین و تصویری من مشخصا «بی بی سی فارسی» را رسانه‌ای موفق در زمینه رعایت «بی طرفی،انصاف و دقت» می‌دانم.

در سایت و تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی در هنگام پوشش خبرها، گزارش‌های خبری و مصاحبه‌ها؛ خبرنگاران «جانبدارانه» خبر نمی‌نویسند، «انصاف» را رعایت می‌کنند و تنها «روایت‌گر» ماجرا هستند.

البته این بدان معنا نیست که بی‌بی‌سی یک رسانه بدون دیدگاه و تحلیل است؛ که اساسا در هیچ جای دنیا چنین رسانه‌ای وجود ندارد. بلکه در این رسانه، تحلیل‌ها و دیدگاه‌ها درباره موضوعات خبری در قالب «خبر» به مخاطب منتقل نمی‌شود بلکه در قالب یادداشت و یا تحلیل به مخاطب منتقل می‌شود.

حرف من هم همین بود. علیرغم همه احترامی که باید برای خبرنگاران پرتلاش روزآنلاین قائل بود اما سردبیران آن، زمینه را برای پوشش بی‌طرفانه «خبر،مصاحبه و گزارش‌های خبری» فراهم نکرده‌اند و نتیجه آن شده است؛ انتخاب تیترهایی که بارمعنایی خاصی دارند، انتشار خبرهایی که در آن قضاوت خبرنگار آشکار است و مصاحبه‌هایی که مصاحبه‌گر خود به بخشی از ماجرا تبدیل شده است.

همان گونه که آقای بهمنی گفته هر رسانه تعریف خاص خود را دارد. عملکرد روزآنلاین نیز نشانگر تعریفش از روزنامه‌نگاری است.

روزآنلاین نشان داده که می‌خواهد خبرها «جانبدارانه» باشند و با «آمیخته شدن قضاوت خبرنگار با مصاحبه‌ها و خبرها» نیز مساله ای ندارد. خب این وضع نشان می‌دهد که روز، یک رسانه حرفه‌ای نیست چون تعریف رسانه حرفه‌ای با عملکرد روز تفاوت دارد. هنگامی می‌توان حرفه‌ای بود که به اسباب و لوازم ابتدایی آن یعنی رعایت «بی طرفی،انصاف و دقت» نیز پایبند بود.

روز به اصول حرفه‌ای پایبند نیست و بازتاب دهنده صدای بخشی از گروه‌های سیاسی است. این را می‌شود حتی در خبرها و مصاحبه‌ها نیز مشاهده کرد. البته این‌گونه عملکرد به معنای آن نیست که روز یک رسانه بی‌خاصیت است؛ نه، تعریفش از روزنامه‌نگاری این است و بر همین اساس نیز عمل می‌کند.

باز هم می‌گویم بین روزنامه کیهان و روز با وجود تفاوت در ماهیت کار، اما در «روش کار» تفاوت عمده‌ای وجود ندارد. کیهان خبرها را «جانبدارانه» می‌نویسد و روز هم اینچنین می‌کند. در کیهان خبرهای «بدون منبع» هم کار می‌شود؛ در روز هم موارد زیادی از خبرهای بدون منبع تاکنون کار شده است. در کیهان در هر خبری، «قضاوت» وجود دارد در روز هم از این قضاوت‌ها کم نیست. کیهان یک روزنامه حرفه‌ای نیست و روز هم حرفه‌ای نیست.

۲- آقای بهمنی در جایی دیگر نوشته:« نکته جالب آن است که آقای نسب عبداللهی به بهانه عدم اتشار کارتون نیک آهنگ می‌نویسد:"عملکرد روزآنلاین نیز اینگونه است، یعنی خبرنگاران آن برای پوشش خبرها، گزارش‌های خبری و مصاحبه‌ها به جای آنکه تنها روایت گر ماجرا باشند خود را به بخشی از ماجرا تبدیل می کنند". نسب عزیز، سوالی از تو دارم. خود تو چند ماه پیش به خاطر عکسی به هشت ماه زندان محکوم شدی. چرا؟ مگر می‌شود خبری منتشر کرد و خود جزیی از آن نشد؟ مگر می‌شود گریه ها را شنید و با دردها زندگی کرد و جزیی از خبر نشد؟»

پاسخ: اشتباه نکنید، مقصود من از تبدیل شدن به بخشی از ماجرای خبر این است که خبرنگار در هنگام پوشش خبر نباید به بخشی از ماجرا تبدیل شود. اما آنچه که ممکن است به دلیل خبررسانی برای خبرنگار رخ دهد، به معنای تبدیل شدن خبرنگار به بخشی از ماجرا نیست. خبرنگار، خبری را پوشش می‌دهد. هر خبری هم واکنشی بر می‌انگیزد؛ این واکنش‌ها بدان معنا نیست که خبرنگار به بخشی از ماجرا تبدیل شده است.

هنگامی می‌توان گفت خبرنگار به بخشی از ماجرا تبدیل شده که مثلا در هنگام پوشش خبر یک تظاهرات بگوید که معترضان در میدان انقلاب با شور و هیجان وصف ناشدنی علیه دولت کودتا شعار«رای من رو پس بده» سر دادند. او با این نوع خبررسانی خود را به بخشی از ماجرا تبدیل کرده است. اگر خبرنگاری می‌خواهد حرفه‌ای عمل کند باید بگوید که معترضان به نتیجه انتخابات در میدان انقلاب علیه دولت شعار دادند.آن ها می گویند که در انتخابات تقلب شده است.از اینجا به بعد بر عهده مخاطب است که قضاوت کند این تظاهرات شورانگیز بوده یا نه،دولت،دولت کودتاست یا نه.

۳- آقای بهمنی می‌گوید: «نسب می‌نویسد: انتشار کارتون قبلی و سپس حذف آن از روزآنلاین، سردبیران این روزنامه اینترنتی را به این نتیجه رسانده که کارتون دیگری در نقد رهبران جنبش سبز منتشر نکنند و از همین رو کارتون جدید آقای کوثر را چاپ نکرده‌اند. روزآنلاین می‌خواهد همچنان به خط قرمزهای گروه‌های سیاسی که هوادار آن‌هاست، وفادار بماند". متاسفانه این حرف‌ها دقیقا حرف احزابی چون کمونیست کارگری، مجاهدین خلق و سلطنت طلبان دو آتشه است. شما احتمالا روز را اصلا نمی‌خوانید و فقط از شنیده‌ها قضاوت می‌کنید. بد نیست نگاهی به آرشیو روز بیاندازید و بعد به همین راحتی انگ بزنید... نیکان حق دارد کارتون بکشد، آن را در وبلاگش یا خودنویس بگذارد و ... روز هم حق دارد براساس سیاست‌های خود آن را منتشر نکند. یعنی عدم انتشار به دلیل برخی سیاست ها نشانه آن است که یک نشریه دچار سانسور است؟»

پاسخ: آقای بهمنی به دلیل اینکه من گفته‌ام روز بر اساس خط قرمزهایش عمل می‌کند، گفته این حرف من شبیه حرف‌های احزابی مانند «کمونیست کارگری، مجاهدین خلق و سلطنت طلبان دو آتشه» است اما در جایی دیگر خود ایشان تایید می‌کند که روز، سیاست‌هایی دارد که بر اساس این سیاست‌ها حق دارد مطالب را برای انتشار انتخاب کند. باز تکرار می‌کنم که انتخاب مطالب در روز مانند همه رسانه‌ها بر اساس خط قرمزهایش است. اما دست کم در مورد کارتون نخست نیک آهنگ که میرحسین موسوی را در حال نوشتن بیانیه ۳۰۰ به تصویر کشیده بود، روز دست به سانسور زده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر