۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

اصلاح‌طلبان علیه آزادی

معنای آزادی بیان و دموکراسی از نوع اصلاح‌طلبی‌اش را هر روز بیش‌تر از گذشته درک‌ می‌کنم.

روزنامه مردم‌سالاری به مدیر مسئولی مصطفی کواکبیان، چهارشنبه هشت تیر 89، در سرمقاله‌اش و در پاسخ به تجمع کسانی که به مصوبه مجلس درباره دانشگاه آزاد، معترض بودند، نوشته: «اين تجمع کنندگان چگونه به خودشان اجازه مي دهند با يک مصوبه مخالفت کنند؟فراموش نکنيم که مصوبه مورد اعتراض، با راي بالايي تصويب شد بنابراين نظر اکثريت جامعه از طريق نمايندگان مردم اعمال شده است...بايد هيات رئيسه پيگير آن باشد تا پس از اين هيچ کس به خود اجازه ندهد به خاطر آن که يک مصوبه به ذائقه عده اي خوش نيامده، چنين کارناوالي به راه بيندازند.»

آقای کواکبیان شما که نام «مردم سالاری» را برای روزنامه خود انتخاب کرده‌اید و در مجلس هشتم نیز عضو شورای مرکزی فراکسیون خط امام (فراکسیون نمایندگان اصلاح‌طلب) هستید، به رفتار خویش نگاهی بیاندازید. آیا خفه کردن صدای مخالف، نسبتی با آزادی بیان دارد؟

مخالف، مخالف است. نمی‌توانید آن‌ها را به مخالف خوب و یا مخالف بد تقسیم‌بندی کنید و بر اساس این تقسیم بندی، رفتار کنید.

مخالفان شما که اعتقادی به آزادی بیان ندارند، صدای منتقد را «لجن‌پراکنی،اوباش گری،توهین،تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت» می‌پندارند و بر همین اساس دادگاه‌ها را برپا می‌کنند. شما هم که ادعای آزادی‌خواهی دارید، در روزنامه‌تان می‌گویید که مخالفانتان نباید اجازه اعتراض داشته باشند و به قوه قضاییه پیشنهاد برخورد با آن‌ها را می‌دهید.

حالا شما بگویید چه تفاوتی با مخالفان آزادی دارید؟ نکند واقعا دعوا سر لحاف ملانصرالدین است،نکند دعوا سر به دست آوردن قدرت است و نه «آزادی یا دموکراسی؟»

آقای کواکبیان این نخستین بار نیست که رفتار شما و دوستان اصلاح‌طلب‌تان در مجلس بر خلاف شعارهایتان است.

آقای کواکبیان! یکشنبه ۳۰ خرداد، 77 نماینده مجلس با امضای نامه‌ای از محمود احمدی نژاد خواسته‌اند که طرح حجاب و عفاف را به صورت جدی اجرا کند.

نام و امضای شما هم پای این نامه است؛البته شما تنها نیستید. 6 نفر از همفکران‌تان در فراکسیون خط امام نیز آن را امضا کرده‌اند.

در میان نمایندگان امضاکننده، نام برخی از رهبران فراکسیون اصلاح طلب مجلس هشتم(فراکسیون خط امام) نیز دیده می شود:«حسین هاشمیان، رئيس شورای مرکزی فراکسیون خط امام؛ محمدرضا خباز، عضو شورای مرکزی؛ مصطفی کواکبیان، عضو شورای مرکزی و رئیس کمیته اطلاع رسانی؛ علی اکبر اولیا، عضو شورای مرکزی و رئیس کمیته بودجه؛ نصرالله ترابی، نایب رئیس کمیه طرح و برنامه؛ عبدالله کعبی، نایب رئیس کمیته اطلاع رسانی؛ محمد دلاور، دبیر کمیته اقتصادی و بودجه

اگر اصول‌گرایان از احمدی‌نژاد بخواهند که بر زنان و دختران سخت بگیرد، حرفی نیست چون به اجرای این طرح باور هم دارند.اما چرا شما اصلاح طلبان خواستار برخورد با زنان و دخترانی شده‌اید که دارای پوشش متفاوت و آزادانه‌تری هستند؟
چرا شما در نامه به احمدی‌نژاد، پوشش زنان و دختران را مظاهر «فساد و تباهی» می‌دانید و آنان را «مروجین فرهنگ ابتذال» معرفی می‌کنید؟

شما و دوستان‌تان مثل اینکه اصلا لازم نمی‌بینید درباره این‌گونه رفتارهای تناقض‌آمیزتان توضیحی دهید.

امروز که در حال مبارزه برای به دست آوردن قدرت هستید، این‌گونه رفتار می‌کنید و به انتقادات نیز پاسخ نمی‌دهید؛ فردا که به قدرت رسیدید، چه‌گونه رفتار خواهید کرد؟ آیا با حاکمان فعلی تفاوتی خواهید داشت؟

+ خودنویس

۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

گزارش غیرحرفه‌ای «روز»

چند روزی است که در فضای اینترنت نقد رسانه‌های آنلاین و میزان پایبندی آن‌ها به روزنامه‌نگاری حرفه‌ای، بحث برانگیز شده است.
روز شنبه
۵ تیر، مطلبی با عنوان «حرفه ای بودن یا نبودن؛مساله این است» نوشتم و در آن با اشاره به معیارهای روزنامه‌نگاری حرفه‌ای، گفتم که روزنامه اینترنتی «روز» حرفه‌ای عمل نمی‌کند و روش کارش «جانبدارانه و غیر منصفانه» است.
مسعود بهنود در پاسخ به این مطلب با گذاشتن کامنتی در وبلاگم، نوشت که روز از حرفه‌ای‌ترین‌ها در میان رسانه های فارسی زبان است.
آقای بهنود نوشته است:‌ «یک پیشنهاد به عنوان یک نفر [اگر قبول داشته باشید] روزنامه‌نگار. بحث را که خیلی مفید و خوب هم هست از مثال و مصداق بیرون کنید. این را چرا می‌گویم چون من وقتی مقاله آقای نسب‌ عبداللهی را خواندم، دیدم کاملا و کاملا با آن چه می‌گوید موافقم. اما وقتی تاکید می‌کند روی روز، نه موافق نیستم. روز از قضا در فضای سایت‌های فارسی زبان از حرفه‌ای‌ترین‌هاست، شما نگاه کنید به سایت‌هائی که پشتشان به یک رادیوست و تعهد به بی‌طرفی دارند و ببینید که چقدر از این معیار دور می‌شوند. البته که در شرایط حاضر که صحنه جوشان است حفظ بی‌طرفی دشوار هم هست. اما شاید یک نگاه کلی مشکل را حل کند . آیا بی‌طرفی را در درون یک طرح یا مقاله دنبال می‌کنیم یا در کل سایت و مجموعه مطالب و نگاه‌هایش. به نظرم اگر دومی باشد روز نمره قبول می‌گیرد. اما ممکن است در تک تک مواردش بی‌طرفی ملحوظ نباشد. بنابراین به نظرم روز به تعریفی که آقای نسب عبداللهی می‌گوید خیلی نزدیک است. پس پیشنهاد می‌کنم برای این که این بحث مفید از قالب تندی و خداناکرده عصبیت خارج شود مصداق را بگیرید. یا دست‌کم مصداق را کلی نگاه ندارید. بلکه مثال بزنید بگوئید این مقاله و این سطورش خارج شدن از بی‌طرفی بود. این شماره و این طرح. آن وقت هم راهگشاترست و هم برای داوری آماده‌تر.ببخشید و ممنون از آقای نسب عبداللهی.»

همان گونه که آقای بهنود پیشنهاد داده بود، امروز برای «راه‌گشاتر» شدن موضوع، گزارشی را با عنوان «مجری تلویزیون،کج سلیقه بود» از «روز» انتخاب کردم و آن را در سایت نیوزبان، که یک سایت تخصصی نقد خبر و گزارش و مصاحبه است، نقد کردم تا برای «داوری» آماده‌تر باشد:

اول- نقد ساختار و نحوه نگارش گزارش:
۱- مخاطب می‌خواهد بداند که آقای احمدی مقدم کی و کجا این حرف‌ها را زده. پاسخ این عناصر خبر در پاراگراف ششم آمده است. در حالی که باید در سرخط خبر و یا پاراگراف بعد از آن می‌آمد.
۲- لید خیلی طولانی است.آغاز خوبی هم ندارد.
۳- سه چهار پاراگراف اول گزارش، چند بار در میانه گزارش تکرار شده است.
۴- تیتر،نقل قول از فرمانده نیروی انتظامی است اما به گونه ای نوشته شده که مخاطب در نگاه اول گمان می‌کند، قضاوت خبرنگار است.نقل قول را باید با گیومه یا کوتیشن مشخص کرد.
۵- گزارش فاقد زمینه پردازی کامل است.
دوم- بی طرفی:
خط سوم لید، دارای جانبداری است.در خط سوم نوشته شده: "فرمانده نیروی انتظامی به جمع توجیه کنندگان سخن رییس جمهور پیوست و آن را تکذیب کرد."
استفاده از عبارت "جمع توجیه کنندگان" جانبدارانه است. این "جمع توجیه کنندگان" چه هویتی دارند؟ چه کسی تکذیب کنندگان حرف‌های احمدی نژاد را "جمع توجیه کنندگان" خوانده؟

این کلمات پیش قضاوت خبرنگار است.
استفاده از عبارت‌های "سخنان توجیهی،مدعی شد و..."در این گزارش خبری،بار معنایی دارد و جانبدارانه است.

این پاراگراف از گزارش را بخوانید:"دستور العمل نیروی انتظامی برای اجرای طرح عفاف و حجاب، به طور مستقیم از وزارت کشور صادر و با تائید و امضای احمدی نژاد قابل اجرا می شود. طبق همین دستور العمل بنا به نوشته بسیاری از منابع خبری و برخلاف ادعاهای فرمانده انتظامی، تنها در خرداد ماه ۱۵۲۴ نفر به خاطر بدحجابی بازداشت شده اند."

آنچه که در این پاراگراف آمده،همه واقعیت نیست.تنها بخشی از آن است.بخش دیگری از واقعیت این است که طرح حجاب و عفاف در سال ۱۳۸۴ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده.حتی این تنها اصولگرایان نیز نیستند که می‌خواهند این طرح اجرا شود،در نامه ۷۷ نماینده مجلس به احمدی نژاد برای اجرای طرح،اعضای فراکسیون خط امام، "فراکسیون اقلیت مجلس" نیز خواستار اجرای این طرح شده‌اند.

این بخش فراموش شده، باید در گزارش می‌آمد تا گزارش بی‌طرفانه شود.
سوم- انصاف:
در این گزارش تنها نظرات نیروی انتظامی و احمدی نژاد و اصولگرایان آمده.این گزارش منصفانه نیست چون نظرات مخالفان این طرح را پوشش نداده.

اگر این موارد رعایت شده بود، می‌شد گفت که با یک گزارش خبری حرفه‌ای روبرو هستیم. اما اکنون با یک گزارش "جانبدارانه، غیر منصفانه و در عین حال با نگارشی نه چندان خوب" روبرو هستیم.

۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

سپاس

براتون پیش اومده توی زندگی تون مشکلی پیش اومده باشه اما از جایی و کسی که اصلا انتظار نداشتین،مشکلتون حل شده؟
برا من که پیش اومده،مشکلی داشتم که توسط کسی که اصلا انتظارشو نداشتم،حل شد.ازش بسیار سپاسگزارم.

۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

روز از حرفه ای ‌ترین‌هاست-مسعود بهنود

مطلب زیر، کامنتی است که مسعود بهنود از سردبیران روز آنلاین در پاسخ به این مطلبم: «حرفه‌ای بودن یا نبودن؛ مساله این است» در وبلاگم نوشته است.
مسعود بهنود: یک پیشنهاد به عنوان یک نفر [اگر قبول داشته باشید] روزنامه نگار. بحث را که خیلی مفید و خوب هم هست از مثال و مصداق بیرون کنید. این را چرا می‌گویم چون من وقتی مقاله آقای نسب‌ عبداللهی را خواندم، دیدم کاملا و کاملا با آن چه می‌گوید موافقم. اما وقتی تاکید می‌کند روی روز، نه موافق نیستم. روز از قضا در فضای سایت‌های فارسی زبان از حرفه‌ای ترین‌هاست، شما نگاه کنید به سایت‌هائی که پسشتشان به یک رادیوست و تعهد به بی‌طرفی دارند و ببنیید که چقدر از این معیار دور می‌شوند. البته که در شرایط حاضر که صحنه جوشان است حفظ بی‌طرفی دشوار هم هست. اما شاید یک نگاه کلی مشکل را حل کند . آیا بی‌طرفی را در درون یک طرح یا مقاله دنبال می‌کنیم یا در کل سایت و مجموعه مطالب و نگاه‌هایش. به نظرم اگر دومی باشد روز نمره قبول می‌گیرد. اما ممکن است در تک تک مواردش بی‌طرفی ملحوظ نباشد. بنابراین به نظرم روز به تعریفی که آقای نسب عبداللهی می‌گوید خیلی نزدیک است.
پس پیشنهاد می‌کنم برای این که این بحث مفید از قالب تندی و خداناکرده عصبیت خارج شود مصداق را بگیرید. یا دست کم مصداق را کلی نگاه ندارید. بلکه مثال بزنید بگوئید این مقاله و این سطورش خارج شدن از بی‌طرفی بود. این شماره و این طرح. آن وقت هم راهگشاترست و هم برای داوری آماده تر.ببخشید و ممنون از آقای نسب عبداللهی
من هم زیر کامنت آقای بهنود نوشتمممنونم از اظهارنظرتان استاد گرامی، از این پیشنهاد شما استقبال می‌کنم و به طور مصداقی به خبرهایی که در روز، بی‌طرفی و انصاف در آن ها به نظرم نقض شده،اشاره خواهم کرد.»

حرفه ای بودن یا نبودن؛مساله این است

آقای آرش بهمنی، مجداد مطلبی با عنوان «چه کسی مستقل است-2» نوشته و در آن به نقدی(روز حرفه ای نیست) که به مطلب قبلی اش یعنی «چه کسی مستقل است»؛کرده بودم،پاسخ داده.نقدهای آقای بهمنی از نوشته اخیرم در خودنویس با عنوان «روز، بی طرف نیست» آغاز شد.

مطلب زیر،نوشته من درباره دومین نقد آقای بهمنی یعنی«چه کسی مستقل است-2» است.

آقای بهمنی!برادر من این چگونه نقدی است که سرشار از اتهام زنی است؟

مطلب من نگاه تخصصی به حرفه روزنامه نگاری است آن وقت شما دوست عزیز در پاسخ، مرا به هر چه که دم دستت آمده، متهم کرده اید.

برادرم،من هم می دانم که خبرنگار مستقل و بی طرف وجود ندارد بلکه می گویم خبرنگار در حوزه «خبر،مصاحبه و گزارش های خبری» باید بی طرف باشد.اگر بی طرف بود،می توان گفت که حرفه ای عمل کرده و گرنه نمی توان گفت حرفه ای عمل می کند.

روزآنلاین هم با عملکردش نشان داده که نمی خواهد حرفه ای بماند.

شما یک بار دیگر مطلب مرا بخوانید.این چه فضایی است که هر کس نظری مخالف دارد، دنبال انگیزه اش می روید.من در دو مطلبی که مورد نقد شماست، از چارچوب ادب خارج نشده ام و هیچ اتهامی هم به کسی وارد نکردم ولی متاسفانه شما در پاسخ، یک سری اتهام برایم لیست کرده اید.

چرا تلاش می کنید بگویید آنچه می اندیشی درست است و آنچه من می گویم دارای هدف خاصی است؟من به نظر شما احترام می گذارم و تلاشی هم ندارم که بگویم من درست می گویم.

اما آنچه من راجع به بی طرفی گفته ام،تنها حرف های من نیست.این ها اصول روزنامه نگاری حرفه ای است.

شما دوست دارید احساسات و قضاوت هایت را در خبرها و مصاحبه ها بیاورید،خب بیاورید.اما این کار جانبدارانه برخورد کردن است.

بی بی سی را اتفاقا هم می خوانم و هم می بینم؛ چون می بینم، می گویم که بی طرفانه عمل می کند.در خبرهای بی بی سی همیشه تلاش بر این است که سه اصل «بی طرفی،انصاف و دقت» رعایت شود.

احتمالا شما دیدگاه های تحلیلگران را که از این رسانه پخش می شود مصداق عدم بی طرفی می دانید.این هم به معنای جانبدارانه برخورد کردن نیست چون مخالفان نیز این حق را دارند که در بی بی سی نظراتشان را بگویند.از سویی دیگر آنچه که تحلیلگران در این رسانه اعلام می کنند،نظرات آن هاست و نه الزاما نظرات بی بی سی.

بخشی از تحلیل ها را هم کارشناسان و سردبیران بی بی سی انجام می دهند.من کمتر موردی سراغ دارم که سردبیران و کارشناسان بی بی سی در تحلیل های خود، انصاف را در نظر نگرفته باشند.ذات کار آن ها تحلیل است و هر تحلیلی هم از منظری به موضوع نگاه می کند.اما در نهایت قضاوت بر عهده مخاطب است.

آنچه که من در مورد بی بی سی،مصداق بی طرفی می دانم عمدتا متوجه خبرها و گزارش های خبری و روش مصاحبه گرها در برنامه هاست.

بهتر است من تعریف دقیق «بی طرفی،انصاف و دقت» را روشن کنم.

بی طرفی: خبرنگار نباید در خبر یا مصاحبه، به نفع یا زیان یک سوی ماجرا عمل کند.خبرنگار واقعیات را بدون قضاوت شخصی باید گزارش کند.

انصاف: خبرنگار باید همه طرف ها را در خبر بیاورد تا خبرش منصفانه باشد.نمی توان فقط حرف های یک طرف ماجرا را آورد و نگفت که طرف دیگر چه می گوید.

دقت: خبر باید دقیق باشد،از حدس و گمان بپرهیزد و منبع قابل اعتماد داشته باشد.

این سه از اصول حرفه ای روزنامه نگاری است؛می توان به آن پایبند بود و حرفه ای عمل کرد و می توان هم پایبند نبود و به نفع یک طرف ماجرا، جانبدارانه عمل کرد.

آقای بهمنی،با اتهام زدن به دیگران مساله ای حل نمی شود.شما و یا سردبیران روز علاقه دارید خود را یک پای ماجرای خبر کنید؛خب این کار را بکنید.اما این را هم بدانید که این روش، حرفه ای نیست.

گفته اید که من روز را در این مطلب با کیهان مقایسه نکرده ام.مطلبم را دوباره بخوانید،می بینید که مقایسه کرده ام.

باز تکرار می کنم روزنامه کیهان و روزنامه اینترنتی روز در ماهیت کار هیچ شباهتی با هم ندارند.کیهان عمده خبرها و گزارش هایش در دفاع از وضع موجود ایران و در نقد اصلاح طلبان و سبزها و آزادی خواهان است اما روز عمده مطالبش در نقد حاکمان فعلی ایران و سیاست های دولت و اوضاع جاری مملکت است.

پس در ماهیت هیچ شباهتی ندارند اما در «روش کار» شبیه هم هستند.کیهان در روشی غیرحرفه ای در خبرها به دیگران اتهام می زند،روز هم چنین می کند.کیهان در خبرها،قضاوت می کند و به مخاطب می گوید که باید درباره ماجرا چگونه بیاندیشد،روز هم چنین می کند.کیهان خبرهایی را منتشر می کند که هیچ منبع قابل اعتمادی ندارد؛روز هم چنین می کند.

اینجا بحث حرفه ای عمل نکردن است و نه اینکه چه کسی راست یا دروغ می گوید.هر دو این رسانه می گویند از حقیقت و واقعیت سخن می گویند.بحث من بر سر دروغگویی یا راستگویی نیست؛بحث من حرفه ای عمل نکردن است.

برادر من،من هم از نزدیک اتفاقات یک سال اخیر را دیده ام اما لزومی ندارد به هنگام پوشش خبر یا مصاحبه، احساساتم را بروز دهم تا به مخاطب بفهمانم که وضعیت چگونه است.مخاطب این قدر شعور دارد که خودش قضاوت کند.نمونه اش چندین مصاحبه ای است که در هنگام حوادث پس از انتخابات با بی بی سی و صدای آمریکا انجام دادم اما در آن ها فقط خبرنگار بودم،یعنی آنچه را که از درگیری های شیراز دیده بودم بدون هیچ قضاوتی اعلام می کردم،در نهایت این مخاطب بود که قضاوت می کرد.

امروز کمتر کسی به اخبار تلویزیون دولتی ایران اعتماد دارد.چرا واقعا اینگونه شده؟چون جانبدارانه برخورد می کند،چون همه طرف ها را نمی بیند.تلویزیون دولتی ایران از آن دست رسانه هایی است که در هر خبری به مخاطب می گوید که باید در مورد ماجرای خبر چگونه بیاندیشد اما آیا موفق است؟ آیا مخاطب قضاوت آن ها را می پذیرد؟مشخص است که نه؛چون مخاطب شعور دارد و تحلیل می کند.

بحث من این است نه چیز دیگر.می گویم بگذاریم مخاطب خودش قضاوت کند، به او نگویید چگونه بیاندیشد.روش جانبدارانه عمل کردن، بی تردید به اعتبار رسانه لطمه می زند.

نقدد مجدد آرش بهمنی

اقای آرش بهمنی در پاسخ مطلب تازه ام،مجددا نقدی نوشته است:
چه کسی مستقل است؟ - 2
1- بحث هایی که درباره اتفاقی که برای کارتون نیکان پیش آمده، متاسفانه هنوز ادامه دارد. من به عنوان یک عضو مجموعه "روز آن‌لاین وظیفه خودم می دانم که از اعتبار این رسانه و همکاران‌ام در آن دفاع کنم.
امیدوارم همه دوستان شاغل در "روز"با درک این موقعیت، دست به همین کار بزنند.
از شورای سردبیری هم خواهش می‌کنم یک بار برای همیشه توضیح کاملی درباره ماجرا بدهند که قضیه به طور کامل چه بوده است.
2- اساسن همه انتقاد دوستان این است که "روز" رسانه مستقل نیست. اولن که همان طور که در نوشته قبلی نوشتم، رسانه مستقل برای من تعریفی بی معنی است. می‌گویندخطرناک‌ترین پیش فرض این است که فکر کنیم پیش‌فرضی نداریم".
سعی می کنم در این نوشته به بعضی از نقدها و نظرات دوستان، پاسخ دهم.
3- آقای نسب عبدالهی نقد مجددی نوشته‌اند در خودنویس که در آدرس زیر قابل مشاهده است:
http://www.khodnevis.org/persian/permalink/7362.html
و همچنین آدرس زیر:
http://www.facebook.com/notes/mohamad-reza-nasab-abdolahi/rwz-hrfhay-nyst-/411164603927
تاکید مجدد ایشان این است که روز "مستقل نیست".
الف- خدا رو شکر که در نقد جدید خبری از اتهاماتی چون مشابه کیهان و فارس بودن، خط گیری از اصلاح طلبان و امثالهم نیست.
ب- "روز مستقل نیست" یعنی چه؟ اقای نسب عبداللهی می گوید:"عمده حرف من در مطلب ... بحث درباره «بی طرفی» در انتشار خبر بود"
اولن که من اصلن این بحث را قبول ندارم. نقد درباره بی طرفی در خبر، با چیزی که نوشته شده بود، بسیار تفاوت دارد.
دوم این که بی طرفی در خبر یعنی چه؟ اگر حرف نیکان را بپذیریم که اخبار دو گرایش را منعکس کند، بعد هدفی را که به دنبال آن است، دنبال کند، یک رسانه به من نشان دهید که این کار را می‌کند. اصلن مگر روز کاری غیر از این می کند؟ یا کرده است؟ یعنی این همه انتقاد از جنبش سبز و اصلاح طلبان تا الان به چشم کسی نیامده است؟
آقای نسب عبداللهی احتمالن اساسن بی بی سی را نمی بیند و نمی خواند که تصور می کند اخبار بی بی سی بی طرفانه است.
مگر می شود در شرایط فعلی ایران بی طرف بود؟ اگر روزنامه نگاری مستقل چنین معنایی می دهد، بنده نه مستقل هستم نه هزار سال می خواهم مستقل بمانم. این مستقل بودن ارزانی دوستان. همین ژست مستقل بودن ها بود که شرایطی را برای ما ساخت که الان گرفتارش هستیم.هزاران نفر کشته شوند، در زندان ها شکنجه شوند، به آن ها تجاوز شود، هزار اتفاق بیفتد و من ادعای استقلال کنم؟ شرمنده
سوم این که دوستان اساسن قضاوت های‌شان از شنیده هاست. دوستان روز را نمی خوانند و براساس برخی مسایل شخصی، حرف می زنند. در همین یک سال اخیر حداقل خود من چندین نقد بر عملکرد جنبش سبز نوشته ام. بقیه دوستان هم به هم چنین. ولی بعضی دوست دارند که هر رسانه ای مکانی باشد برای عقده‌گشایی و گفتن هر حرفی، که اساسن "روز" از آغاز کار نمی خواست چنین باشد.
به طور واضح و مشخص روز آن لاین حامی جنبش سبز است، اما حامی انتقادی. احساسی هم قضاوت نمی کند. روز آن لاین رسانه ای است تشکیل شده از آدم هایی که گرچه روزنامه نگارند، اما مایل اند در ایران زندگی کنند، و وضعیت کشورشان به سامان باشد. هیچ کدام شان نه در سن و سال و نه در شرایطی هستند که برای پست و مقامی دندان تیز کرده باشند. هم چون برخی از "اپوزیسیون احمق" که سی سال در خارج از کشور قرار است آخر هفته حکومت را عوض کنند، نیستند. معتقد به اصلاح گام به گام هستند. اگر قرار است حرفی بزنند و انتقادی بکنند، حرف هایی را می زنند که خودشان تصور می کنند می تواند مفید باشد به حال جنبش سبز.مثلن بنده به خدا اعتقادی ندارم. به هیچ چیزی خارج از این جهان ماده معتقد نیستم. این که الان بحث وجود یا عدم وجود خدا را دنبال کنم و به نبال درگیری با معتقدان به آن باشم چه دردی از چه کسی دوا می کند؟
4- همان طور که قبلن هم گفتم، ژست ها، این مملکت را ویران کرده است. هم در سایت خودنویس و هم در پای خیلی از مطالب، مطالبی منتشر می شود و کامنت هایی منتشر می شود که رسمن و علنن توهین به دیگران است. من نمی‌دانم در کجای دنیا آزادی یعنی ازادی توهین به دیگران؟
اقای نسب عبداللهی بفرمانید که براساس چه ادله ای روز را وابسته به اصلاح طلبان می دانند؟ آقای آرمین نیکنام بفرمایند که روز کجا و به چه کسی خط داده؟ اخبار دروغ روز را بفرمایند کدام ها بوده؟ کجاها دچار کیهانیزم شده؟
اگر قرار به زدن حرف های کتره‌ای باشد، من هم می گویم که اقای نسب عبداللهی از سیستم امنیتی جمهوری اسلامی پول گرفته تا روز را خراب کند و آقای نیکنام هم از عناصر موثر در سرکوب مخالفان بوده. باور کنید این طور حرف زدن بی معناست.
5- متاسفانه بحث های اخیر تبدیل شده به محملی برای عقده گشایی بعضی از افراد. بنده یک بار گفتم و هزاربار دیگر هم می گویم که هر رسانه ای تعریف خاص خودش را دارد و مطالبی را منتشر می کند که با سیاست هایش بخواند.
اگر برخی مایل اند بحث در زمینه انگ زنی و اتهام چسبانی دنبال شود هیچ مشکلی نیست. بنده آماده هستم تا اگر دوستان خواستند وارد این حیطه شویم، انگ بزنیم و گذشته همدیگر را افشا کنیم تا به همه اثبات کنیم که این کار بسیار آسان است
6- روز در شرایط امروز نمی خواهد مستقل باشد. رسالتی برای خود قائل است و براساس آن عمل می کند. ان شاالله هر زمانی به ایران دموکرات رسیدیم ما هم سعی می کنیم مثل بقیه دوستان مستقل باشیم. اما فعلن، ما همه وابسته ایم به چیزی که فکر می کنیم درست است:وابسته به مردم

«روز»، حرفه‌ای نیست

آقای آرش بهمنی، مطلبی با عنوان «چه کسی مستقل است؟» نوشته و در آن به نوشته اخیرم در خودنویس با عنوان «روز، بی طرف نیست» نقدهایی کرده است. سعی می‌کنم در این مطلب به نقدهای آقای بهمنی پاسخ دهم.

۱- آقای بهمنی می‌نویسد: «محمدرضا نسب عبداللهی در مطلبی که برای خودنویس نوشته است، با افتخار اعلام کرده: روز مستقل نیست! من نمی دانم تعریف دوستان از استقلال چیست. اما اگر قرار باشد که با تعریف دوستان نگاه کنیم، اصولا هیچ آدم و نشریه‌ای در دنیا مستقل نیستند... دوستان لطف کنند نمونه‌ای - فقط یک نمونه - از استقلال رسانه‌ای در دنیا را به من نشان دهند. در کدام گزارش نیوزویک درباره جنگ با القاعده و طالبان، به بهانه بی‌طرفی از بن لادن پشتیبانی شده؟ در کدام مطلب آقای نسب عبداللهی از احمدی نژاد و خامنه‌ای در مقابل موسوی و کروبی دفاع شده؟ هر رسانه یا تعریفی برای خود دارد. خط مشی خاص خود را دارد، جامعه هدف خود را دارد و براساس آن استراتژی مورد نظر خود را دنبال می کند.»

پاسخ: عمده حرف من در مطلب مورد نقد آقای بهمنی، بحث درباره «بی طرفی» در انتشار خبر بود.

می پذیرم که در دنیا کمتر رسانه کاغذی را می‌توان یافت که در «خبر، مصاحبه و گزارش‌های خبری» بی طرفی را رعایت کند. اما در رسانه‌های آنلاین و تصویری من مشخصا «بی بی سی فارسی» را رسانه‌ای موفق در زمینه رعایت «بی طرفی،انصاف و دقت» می‌دانم.

در سایت و تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی در هنگام پوشش خبرها، گزارش‌های خبری و مصاحبه‌ها؛ خبرنگاران «جانبدارانه» خبر نمی‌نویسند، «انصاف» را رعایت می‌کنند و تنها «روایت‌گر» ماجرا هستند.

البته این بدان معنا نیست که بی‌بی‌سی یک رسانه بدون دیدگاه و تحلیل است؛ که اساسا در هیچ جای دنیا چنین رسانه‌ای وجود ندارد. بلکه در این رسانه، تحلیل‌ها و دیدگاه‌ها درباره موضوعات خبری در قالب «خبر» به مخاطب منتقل نمی‌شود بلکه در قالب یادداشت و یا تحلیل به مخاطب منتقل می‌شود.

حرف من هم همین بود. علیرغم همه احترامی که باید برای خبرنگاران پرتلاش روزآنلاین قائل بود اما سردبیران آن، زمینه را برای پوشش بی‌طرفانه «خبر،مصاحبه و گزارش‌های خبری» فراهم نکرده‌اند و نتیجه آن شده است؛ انتخاب تیترهایی که بارمعنایی خاصی دارند، انتشار خبرهایی که در آن قضاوت خبرنگار آشکار است و مصاحبه‌هایی که مصاحبه‌گر خود به بخشی از ماجرا تبدیل شده است.

همان گونه که آقای بهمنی گفته هر رسانه تعریف خاص خود را دارد. عملکرد روزآنلاین نیز نشانگر تعریفش از روزنامه‌نگاری است.

روزآنلاین نشان داده که می‌خواهد خبرها «جانبدارانه» باشند و با «آمیخته شدن قضاوت خبرنگار با مصاحبه‌ها و خبرها» نیز مساله ای ندارد. خب این وضع نشان می‌دهد که روز، یک رسانه حرفه‌ای نیست چون تعریف رسانه حرفه‌ای با عملکرد روز تفاوت دارد. هنگامی می‌توان حرفه‌ای بود که به اسباب و لوازم ابتدایی آن یعنی رعایت «بی طرفی،انصاف و دقت» نیز پایبند بود.

روز به اصول حرفه‌ای پایبند نیست و بازتاب دهنده صدای بخشی از گروه‌های سیاسی است. این را می‌شود حتی در خبرها و مصاحبه‌ها نیز مشاهده کرد. البته این‌گونه عملکرد به معنای آن نیست که روز یک رسانه بی‌خاصیت است؛ نه، تعریفش از روزنامه‌نگاری این است و بر همین اساس نیز عمل می‌کند.

باز هم می‌گویم بین روزنامه کیهان و روز با وجود تفاوت در ماهیت کار، اما در «روش کار» تفاوت عمده‌ای وجود ندارد. کیهان خبرها را «جانبدارانه» می‌نویسد و روز هم اینچنین می‌کند. در کیهان خبرهای «بدون منبع» هم کار می‌شود؛ در روز هم موارد زیادی از خبرهای بدون منبع تاکنون کار شده است. در کیهان در هر خبری، «قضاوت» وجود دارد در روز هم از این قضاوت‌ها کم نیست. کیهان یک روزنامه حرفه‌ای نیست و روز هم حرفه‌ای نیست.

۲- آقای بهمنی در جایی دیگر نوشته:« نکته جالب آن است که آقای نسب عبداللهی به بهانه عدم اتشار کارتون نیک آهنگ می‌نویسد:"عملکرد روزآنلاین نیز اینگونه است، یعنی خبرنگاران آن برای پوشش خبرها، گزارش‌های خبری و مصاحبه‌ها به جای آنکه تنها روایت گر ماجرا باشند خود را به بخشی از ماجرا تبدیل می کنند". نسب عزیز، سوالی از تو دارم. خود تو چند ماه پیش به خاطر عکسی به هشت ماه زندان محکوم شدی. چرا؟ مگر می‌شود خبری منتشر کرد و خود جزیی از آن نشد؟ مگر می‌شود گریه ها را شنید و با دردها زندگی کرد و جزیی از خبر نشد؟»

پاسخ: اشتباه نکنید، مقصود من از تبدیل شدن به بخشی از ماجرای خبر این است که خبرنگار در هنگام پوشش خبر نباید به بخشی از ماجرا تبدیل شود. اما آنچه که ممکن است به دلیل خبررسانی برای خبرنگار رخ دهد، به معنای تبدیل شدن خبرنگار به بخشی از ماجرا نیست. خبرنگار، خبری را پوشش می‌دهد. هر خبری هم واکنشی بر می‌انگیزد؛ این واکنش‌ها بدان معنا نیست که خبرنگار به بخشی از ماجرا تبدیل شده است.

هنگامی می‌توان گفت خبرنگار به بخشی از ماجرا تبدیل شده که مثلا در هنگام پوشش خبر یک تظاهرات بگوید که معترضان در میدان انقلاب با شور و هیجان وصف ناشدنی علیه دولت کودتا شعار«رای من رو پس بده» سر دادند. او با این نوع خبررسانی خود را به بخشی از ماجرا تبدیل کرده است. اگر خبرنگاری می‌خواهد حرفه‌ای عمل کند باید بگوید که معترضان به نتیجه انتخابات در میدان انقلاب علیه دولت شعار دادند.آن ها می گویند که در انتخابات تقلب شده است.از اینجا به بعد بر عهده مخاطب است که قضاوت کند این تظاهرات شورانگیز بوده یا نه،دولت،دولت کودتاست یا نه.

۳- آقای بهمنی می‌گوید: «نسب می‌نویسد: انتشار کارتون قبلی و سپس حذف آن از روزآنلاین، سردبیران این روزنامه اینترنتی را به این نتیجه رسانده که کارتون دیگری در نقد رهبران جنبش سبز منتشر نکنند و از همین رو کارتون جدید آقای کوثر را چاپ نکرده‌اند. روزآنلاین می‌خواهد همچنان به خط قرمزهای گروه‌های سیاسی که هوادار آن‌هاست، وفادار بماند". متاسفانه این حرف‌ها دقیقا حرف احزابی چون کمونیست کارگری، مجاهدین خلق و سلطنت طلبان دو آتشه است. شما احتمالا روز را اصلا نمی‌خوانید و فقط از شنیده‌ها قضاوت می‌کنید. بد نیست نگاهی به آرشیو روز بیاندازید و بعد به همین راحتی انگ بزنید... نیکان حق دارد کارتون بکشد، آن را در وبلاگش یا خودنویس بگذارد و ... روز هم حق دارد براساس سیاست‌های خود آن را منتشر نکند. یعنی عدم انتشار به دلیل برخی سیاست ها نشانه آن است که یک نشریه دچار سانسور است؟»

پاسخ: آقای بهمنی به دلیل اینکه من گفته‌ام روز بر اساس خط قرمزهایش عمل می‌کند، گفته این حرف من شبیه حرف‌های احزابی مانند «کمونیست کارگری، مجاهدین خلق و سلطنت طلبان دو آتشه» است اما در جایی دیگر خود ایشان تایید می‌کند که روز، سیاست‌هایی دارد که بر اساس این سیاست‌ها حق دارد مطالب را برای انتشار انتخاب کند. باز تکرار می‌کنم که انتخاب مطالب در روز مانند همه رسانه‌ها بر اساس خط قرمزهایش است. اما دست کم در مورد کارتون نخست نیک آهنگ که میرحسین موسوی را در حال نوشتن بیانیه ۳۰۰ به تصویر کشیده بود، روز دست به سانسور زده است.

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

نقد آرش بهمنی بر مطلب من

آقای آرش بهمنی از دوستان قدیمی ام نقدی با عنوان «چه کسی مستقل است؟» بر این مطلب من نوشته که اینجا می گذارم:

چه کسی مستقل است؟

1- ایران، سرزمین مُدهاست. عرصه سیاست ما عرصه مُد است. روزنامه نگاران و روشنفکران ما نیز طبیعتن پیرو همین مدها هستند: دهه40، چپ بودن مد بود، دهه 50 مبارزه مسلحانه، دهه 60 چپ اسلامی بودن، دهه 70 لیبرال بودن و حالا مُد این روزهای ما، "ژست پلورالیسم" و "مستقل" بودن.
بگذارید با یک مثال قضیه رو روشن‌تر کنم: این روزها هر طرف را که نگاه می کنی، همه دم از پلورالیسم می‌زنند. از تحمل مخالف: البته تا جایی که به نفع شان باشد. مثلن اگر سازمان مجاهدین میلیون‌ها نفر را بدبخت کرده باشد و هزاران ترور انجام داده باشد مهم نیست؛ باید با آن ها مدارا کرد چون اپوزیسیون جمهوری اسلامی هستند، اما موسوی و کروبی باید جواب‌گو باشند، چون هنوز در حرف‌های شان - و فقط در حرف‌های شان و نه اعمال‌شان - از جمهوری اسلامی دفاع می کنند. مثال‌های این‌چنینی این روزها بسیار فراوان‌اند. کمی بگردید، پیدا می‌کنید.
2- هفته قبل، نیک‌آهنگ کوثر کاریکاتوری کشید که ابتدا در روز منتشر شد، اما در کمتر از بیست و چهار ساعت از سایت حذف شد. خود مسوولان "روزآن‌لاین" می‌توانند در این‌باره توضیح دهند که چرا این اتفاق افتاد. این قضیه که عملن باعث دعواهای اخیر شده است، تاکنون شاهد هیچ توضیحی نبوده است.
نیکان روز پنج‌شنبه هم کاریکاتوری کشید که این‌بار منتشر نشد. او هم کاریکاتورش را در وبلاگ‌اش قرار داد و نوشت که این کاریکاتور منتشر نشده است.
به دنبال این دو مساله، عده‌ای "روز" را به "سانسور" متهم کردند و عده‌ای نیکان را به آب ریختن به آسیاب کیهان. نکته جالب آن‌که هر دو هم دم از ازادی بیان، دموکراسی، تحمل مخالف و... زدند.
اساسن به نظر می‌رسد ریشه بسیاری از بحث‌ها، به همان قضیه بر می‌گردد.
3- مدتی است بحث استقلال در روزنامه نگاری بین بسیاری از دوستان وجود دارد. البته این بحث، بحثی قدیمی است. اما شاید از زمانی جدی تر شد که نیک آهنگ کوثر، در بی بی سی فارسی، روزنامه نگاران را وابسته به احزاب اصلاح طلب معرفی کرد. گرچه پیش از آن نیز، نیکان در وبلاگ‌اش کمابیش چنین بحث‌هایی را مطرح کرده بود. بحث استقلال در روزنامه‌نگاری بحث مهمی است. اما باید دید منظور از استقلال دقیقن چیست؟
تا جایی که در ذهن دارم، انتقاد نیک‌آهنگ بر می‌گشت به مسایلی چون عدم انتقاد از اصلاح‌طلبان، سکوت و چشم بستن بر تخلفات مالی آن‌ها، نقش پیاده‌نظام اصلاح‌طلبان را بازی کردن و ... انتقادهایی که همه در جای خود وارد است.

4- بهانه نوشتن این چمد جمله اما نکته دیگری است. دوست عزیز، "محمدرضا نسب‌عبداللهی" در مطلبی که برای "خودنویس" نوشته است، با افتخار اعلام کرده که "روز، مستقل نیست!"
نسب می‌نویسد:" امروز پنجشنبه ۳ تیر۱۳۸۹، برای دومین بار در هفته‌های اخیر، کارتونی از نیک آهنگ کوثر که قرار بوده در روزنامه اینترنتی «روزآنلاین» منتشر شود، به تیغ سانسور گرفتار شده و چاپ نشده است. این کارتون پیش از انتشار نتوانست از خط قرمزهای این روزنامه عبور کند اما کارتون قبلی با وجود اینکه منتشر شده بود اما سپس از سایت این روزنامه حذف شد. کارتون‌های سانسور شده در نقد میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز کشیده شده بودند.بسیاری می پرسند که چرا روزآنلاین، صدای منتقدان رهبران جنبش سبز را بازتاب نمی‌دهد. پاسخ روشن است. چون روزآنلاین ، رسانه‌ای نیست که اساس اش «بی طرفی و انصاف» باشد. البته یادداشت‌ها و تحلیل‌ها، استثنا هستند؛ چون یک روزنامه‌نگار باید در روایت خبر و گزارش خبری و مصاحبه، بی طرف باشد اما این بدان معنا نیست که روزنامه‌نگار بی‌طرف است. او نظری و دیدگاهی دارد که باید در قالب «یادداشت و تحلیل» ارایه کند.
روزآنلاین رسانه‌ای است در جهت نقد عملکرد قدرت حاکم بر ایران. خبرها و گزارش‌های این روزنامه اینترنتی، بر همین اساس، جانبدارانه نوشته می‌شوند. از این منظر بین روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس از یک سو و روزنامه اینترنتی روزآنلاین از سویی دیگر، تفاوت عمده‌ای در «روش کار» وجود ندارد. البته روشن است که ماهیت این رسانه‌ها شباهتی با هم ندارد. ماهیت روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس در دفاع از وضع موجود است و ماهیت روزآنلاین در نقد وضع موجود. با این حال، «روش» هر یک از این سه رسانه، نقد مخالفان با انتشار گزارش‌ها و خبرهای «جانبدارانه» است. در چنین رسانه‌هایی نقد جریان سیاسی همسو با رسانه، عمدتا به عنوان خط قرمز تلقی می‌شود.
به معنای روشن‌تر این گونه رسانه‌ها، تنها گزارش دهنده خبرها نیستند بلکه خبرها و گزارش های خبری با قضاوت خبرنگار همراه است. به گونه‌ای که با نوع خبرنویسی در این رسانه‌ها به مخاطب گفته می‌شود که درباره ماجرا چگونه بیاندیشد. خبرنگاران در این رسانه‌ها به جای روایت بی‌طرفانه ماجرا، خود به بخشی از ماجرا تبدیل می‌شوند. عملکرد روزآنلاین نیز اینگونه است، یعنی خبرنگاران آن برای پوشش خبرها، گزارش‌های خبری و مصاحبه‌ها به جای آنکه تنها روایت گر ماجرا باشند خود را به بخشی از ماجرا تبدیل می کنند.
این البته ذات حرفه روزنامه‌نگاری حزبی است و نمی‌توان بر آن خرده گرفت. روزآنلاین هیچ گاه ادعا نکرده که می‌خواهد برای پوشش خبرها، یک رسانه بی‌طرف باشد بلکه اتفاقا فعالیت چندساله‌اش نشان می‌دهد که می‌خواهد رسانه‌ای در خدمت گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب باشد. به نظر می آید سانسور دو کارتون نیک آهنگ کوثر نیز به همین دلیل انجام شده است. انتشار کارتون قبلی و سپس حذف آن از روزآنلاین، سردبیران این روزنامه اینترنتی را به این نتیجه رسانده که کارتون دیگری در نقد رهبران جنبش سبز منتشر نکنند و از همین رو کارتون جدید آقای کوثر را چاپ نکرده‌اند. روزآنلاین می‌خواهد همچنان به خط قرمزهای گروه‌های سیاسی که هوادار آن‌هاست، وفادار بماند."
من نمی دانم تعریف دوستان از استقلال چیست. اما اگر قرار باشد که با تعریف دوستان نگاه کنیم، اصولن هیچ ادم و نشریه ای در دنیا مستقل نیستند.
اقای نسب عبداللهی می نویسد:
بسیاری می پرسند که چرا روزآنلاین، صدای منتقدان رهبران جنبش سبز را بازتاب نمی‌دهد. پاسخ روشن است. چون روزآنلاین ، رسانه‌ای نیست که اساس اش «بی طرفی و انصاف» باشد. البته یادداشت‌ها و تحلیل‌ها، استثنا هستند؛ چون یک روزنامه‌نگار باید در روایت خبر و گزارش خبری و مصاحبه، بی طرف باشد اما این بدان معنا نیست که روزنامه‌نگار بی‌طرف است. او نظری و دیدگاهی دارد که باید در قالب «یادداشت و تحلیل» ارایه کند.
روزآنلاین رسانه‌ای است در جهت نقد عملکرد قدرت حاکم بر ایران. خبرها و گزارش‌های این روزنامه اینترنتی، بر همین اساس، جانبدارانه نوشته می‌شوند. از این منظر بین روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس از یک سو و روزنامه اینترنتی روزآنلاین از سویی دیگر، تفاوت عمده‌ای در «روش کار» وجود ندارد. البته روشن است که ماهیت این رسانه‌ها شباهتی با هم ندارد. ماهیت روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس در دفاع از وضع موجود است و ماهیت روزآنلاین در نقد وضع موجود."
منتشر شده در: http://www.khodnevis.org/persian/permalink/7332.html
5- قصد من دفاع از حذف کار نیکان نیست. همان طور که نیکان به درست یاشاره کرده، تا زمانی که همه جوانب قضیه روشن نشود، نمی توان به راحتی درباره آن صحبت کرد. بحث من بیشتر درباره حواشی‌ای است که پیرامون این قضیه به وجود آمده است.
این که بگوییم میان روز و کیهان تفاوتی نیست، عملن حرفی بی معنی است. این دیگر جدیدترین نوع استدلال از استقلال رسان های بود. از این منظر که نگاه کنیم، نیکان با حسین شریعتمداری تفاوتی ندارد، نسب با فاطمه رجبی، مسعود بهنود با امیرمحبیان، نوشابه امیری با حسن شایان فر، و در اخر هم فرید زکریا با بن لادن.
دوستان لطف کنند نمونه ای - فقط یک نمونه - از استقلال رسانه ای در دنیا را به من نشان دهند. در کدام گزارش نیوزویک درباره جنگ با القاعده و طالبان، به بهانه بی طرفی از بن لادن پشتیبانی شده؟ در کدام مطلب اقای نسب عبداللهی از احمدی نژاد و خامنه ای در مقابل موسوی و کروبی دفاع شده؟
هر رسانه یا تعریفی برای خود دارد. خط مشی خاص خود را دارد، جامعه هدف خود را دارد و براساس آن استراتژی مورد نظر خود را دنبال می کند.
6- نکته جالب آن است که اقای نسب عبداللهی به بهانه عدم اتشار کارتون نیک آهنگ می نویسد:"عملکرد روزآنلاین نیز اینگونه است، یعنی خبرنگاران آن برای پوشش خبرها، گزارش‌های خبری و مصاحبه‌ها به جای آنکه تنها روایت گر ماجرا باشند خود را به بخشی از ماجرا تبدیل می کنند."
نسب عزیز، سوالی از تو دارم: خود تو چند ماه پیش به خاطر عکسی به هشت ماه زندان محکوم شدی. چرا؟مگر می شود خبری منتشر کرد و خود جزیی از آن نشد؟ مگر می شود گریه ها را شنید و با دردها زندگی کرد و جزیی از خبر نشد؟

7- نسب مینویسد:انتشار کارتون قبلی و سپس حذف آن از روزآنلاین، سردبیران این روزنامه اینترنتی را به این نتیجه رسانده که کارتون دیگری در نقد رهبران جنبش سبز منتشر نکنند و از همین رو کارتون جدید آقای کوثر را چاپ نکرده‌اند. روزآنلاین می‌خواهد همچنان به خط قرمزهای گروه‌های سیاسی که هوادار آن‌هاست، وفادار بماند."
متاسفانه این حرف ها دقیقن حرف احزابی چون کمونیست کارگری، مجاهدین خلق و سلطنت طلبان دو آتشه است. شما احتمالن روز را اصلن نمی خوانید و فقط از شنیده ها قضاوت می کنید. بد نیست نگاهی به آرشیو روز بیندازید و بعد به همین راحتی انگ بزنید.
8- به عنوان عضو کوچکی از مجموعه روز که از روزهای اول افتخار همکاری با آن را دارم، شاید از عدم انتشار کارتون نیکان ناراحت باشم، اما قبول کنیم هر رسانه ای سیاستی را دنابل می کند. نیکان حق دارد کارتون بکشد، آن را در وبلاگش یا خودنویس بگذارد و ... روز هم حق دارد براساس سیاست های خود آن را منتشر نکند. یعنی عدم انتشار به دلیل برخی سیاست ها نشانه آن است که یک نشریه دچار سانسور است؟
به این ترتیب تمام نشریات اینترنتی و سایت های ایرانی دچار سانسورند. چرا هیچ سایتی یک سخنرانی خامنه ای را بدون توضحیات منتشر نمی کند؟
9- فرصت کم است و قلم الکن و حرف ها بسیار و .... بد نیست کمی، فقط کمی، زمان انتقاد انصاف را هم رعایت کنیم دوستان. این اصلن کار سختی نیست


روزآنلاین،رسانه ای بی طرف نیست

روز پنجشنبه 3 تیر1389، برای دومین بار در هفته های اخیر، کارتونی از نیک آهنگ کوثر که قرار بوده در روزنامه اینترنتی «روزآنلاین» منتشر شود، به تیغ سانسور گرفتار شده و چاپ نشده است.

این کارتون پیش از انتشار نتوانست از خط قرمزهای این روزنامه عبور کند اما کارتون قبلی با وجود اینکه منتشر شده بود اما سپس از سایت این روزنامه حذف شد.

کارتون های سانسور شده در نقد میرحسین موسوی و مهدی کروبی،رهبران جنبش سبز کشیده شده بودند.

بسیاری می پرسند که چرا روزآنلاین، صدای منتقدان رهبران جنبش سبز را بازتاب نمی دهد.

پاسخ روشن است. چون روزآنلاین ، رسانه ای نیست که اساس اش «بی طرفی و انصاف» باشد.

البته یادداشت ها و تحلیل ها، استثنا هستند؛چون یک روزنامه نگار باید در روایت خبر و گزارش خبری و مصاحبه، بی طرف باشد اما این بدان معنا نیست که روزنامه نگار بی طرف است.او نظری و دیدگاهی دارد که باید در قالب «یادداشت و تحلیل» ارایه کند.

روزآنلاین رسانه ای است در جهت نقد عملکرد قدرت حاکم بر ایران.خبرها و گزارش های این روزنامه اینترنتی،بر همین اساس، جانبدارانه نوشته می شوند.

از این منظر بین روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس از یک سو و روزنامه اینترنتی روزآنلاین از سویی دیگر، تفاوت عمده ای در «روش کار» وجود ندارد. البته روشن است که ماهیت این رسانه ها شباهتی با هم ندارد.ماهیت روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس در دفاع از وضع موجود است و ماهیت روزآنلاین در نقد وضع موجود.

با این حال، «روش» هر یک از این سه رسانه، نقد مخالفان با انتشار گزارش ها و خبرهای «جانبدارانه» است. در چنین رسانه هایی نقد جریان سیاسی همسو با رسانه، عمدتا به عنوان خط قرمز تلقی می شود.

به معنای روشن تر این گونه رسانه ها، تنها گزارش دهنده خبرها نیستند بلکه خبرها و گزارش های خبری با قضاوت خبرنگار همراه است.به گونه ای که با نوع خبرنویسی در این رسانه ها به مخاطب گفته می شود که درباره ماجرا چگونه بیاندیشد.

خبرنگاران در این رسانه ها به جای روایت بی طرفانه ماجرا، خود به بخشی از ماجرا تبدیل می شوند.

عملکرد روزآنلاین نیز اینگونه است،یعنی خبرنگاران آن برای پوشش خبرها،گزارش های خبری و مصاحبه ها به جای آنکه تنها روایت گر ماجرا باشند خود را به بخشی از ماجرا تبدیل می کنند.

این البته ذات حرفه روزنامه نگاری حزبی است و نمی توان بر آن خرده گرفت.روزآنلاین هیچ گاه ادعا نکرده که می خواهد برای پوشش خبرها، یک رسانه بی طرف باشد بلکه اتفاقا فعالیت چندساله اش نشان می دهد که می خواهد رسانه ای در خدمت گروه های سیاسی اصلاح طلب باشد.

به نظر می آید سانسور دو کارتون نیک آهنگ کوثر نیز به همین دلیل انجام شده است. انتشار کارتون قبلی و سپس حذف آن از روزآنلاین، سردبیران این روزنامه اینترنتی را به این نتیجه رسانده که کارتون دیگری در نقد رهبران جنبش سبز منتشر نکنند و از همین رو کارتون جدید آقای کوثر را چاپ نکرده اند. روزآنلاین می خواهد همچنان به خط قرمزهای گروه های سیاسی که هوادار آن هاست، وفادار بماند.

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

بیت سعدی در اسکناس ده هزارتومانی معتبره


بیت چاپ شده پشت اسکناس ده هزار تومانی دعوایی راه انداخته.ابتدا کاووس حسن لی به مهر گفت که بیت «بنی آدم اعضای یک پیکرند//که در آفرینش ز یک گوهرند» درسته.همین اظهارنظر سبب شد که بسیاری بگویند چاپ شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند//که در آفرینش زیک گوهرند» در پشت اسکناس ده هزار تومانی درست نیست و اشتباهی است فاحش.
اما این منتقدان یک طرفه قضاوت کرده اند.چون مستندترین اظهار نظر رو مدیرمرکز سعدی شناسی کرده.او گفته که بیت چاپ شده در پشت اسکناس معتبره.مرکز سعدی شناسی در شیراز قرار داره و مدیرش رو هم من از نزدیک می شناسم.او اصولگرا و طرفدار دولت نیست که بخواهد توجیه کنه.اتفاقا یکی از چهره های شاخصه اصلاح طلب در شیراز محسوب میشه و سالهاست که در مرکز سعدی شناسی درباره این شاعر تحقیق و پژوهش کرده.این مرکز هر سال به مناسبت روز سعدی،همایشی در شیراز برگزار میکنه.
نظر مدیر مرکز سعدی شناسی مستندترین نظری است که درباره شعر بحث برانگیز سعدی،داده شده.


دومین سانسور در روزآنلاین


روزآنلاین امروز هم این کاریکاتور نیک آهنگ را سانسور کرده.قبلا هم این کار رو کرده بود.

۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

فیلم سخنرانی اوباما و اعلام برکناری ژنرال مک کریستال

سخنرانی امشب باراک اوباما که در جریان آن خبر برکناری ژنرال استنلی مک کریستال فرمانده آمریکایی نیروهای ائتلاف و ناتو در افغانستان را اعلام کرد.
اوباما،ژنرال
«ديويد پتريوس» را به عنوان جانشین او معرفی کرد.رئیس جمهور آمریکا این تغییر را تغییر در پرسنل دانست و نه تغییر در استراتژی های آمریکا در افغانستان.
فیلم سخنرانی اوباما را که امشب در برنامه 60 دقیقه بی بی سی فارسی به طور زنده پخش شد ،الان آپلود کرده ام و گذاشته ام اینجا، دانلود کنید.در این فیلم سخنان اوباما به طور همزمان به فارسی ترجمه شده است.

+ خبر بی بی سی را اینجا بخوانید.

برکناری مک کریستال

بی بی سی ساعت 10 امشب در خبری فوری گزارش داد که ژنرال استنلی مک کریستال فرمانده آمریکایی نیروهای ائتلاف و ناتو توسط باراک اوباما برکنار شد.

ژنرال استنلی مک کریستال که برای توضیح سخنان اخیرش از کابل به واشنگتن فرا خوانده شده بود، با بارک اوباما دیدار کرده بود.
قرار است ژنرال «ديويد پتريوس»،فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه به جای او مشغول به کار شود.

دروغگوها


محسن کدیور در گفت و گویی که با تلویزیون صدای آمریکا داشت، با شجاعت تمام و با قلبی آسوده، زل زد توی چشمان بینندگان و یک دروغ بزرگ گفت. او در این مصاحبه گفت که نظر جنبش سبز این است: «هم غزه، هم لبنان؛ جانم فدای ایران». کدیور این شعار را شعار اصلی مردم ایران نامید.

قصد ارزش‌گذاری برای هیچ شعاری را در اینجا ندارم. اما آقای کدیور، این شعار را احتمالا شما در کارولینای شمالی سر دادید. چون شعار مردم در روز قدس «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فدای ایران» بود؛ همین شعار سبب شد که مقامات ایران بارها آن را به رخ رهبران جنبش سبز بکشند و انتقاد کنند که سبزها در مقابل مواضع آیت الله خمینی قرار گرفته‌اند.

درست است که شما فرسنگ‌ها با ایران فاصله دارید و درگیری‌ها و کتک خوردن معترضان و کشته شدن برخی از آن ها را ندیده‌اید اما آیا فیلم‌هایش را هم ندیده‌اید؟

دیده‌اید، خوب هم دیده‌اید اما گمان اشتباه برده‌اید که خرتان(*) از پل گذشته است تا بتوانید اینگونه دروغ به هم ببافید.

باید به شما یادآوری کنم این خر هنوز وسط پل گیر کرده،حواستان باشد به زیر پل سقوط نکند.

شما نخستین فردی نیستید که بر خلاف شعارهای جنبش سبز،خرتان را می رانید؛آخری هم نخواهی بود.

شما آزاد هستید که شعار مورد علاقه خود را بدهید و از آن دفاع کنید اما نمی توانید به دروغ بگویید که این شعار، شعار مخالفان دولت هم بوده.

پیش تر از شما، دروغ گویی برخی از نمایندگان اصلاح‌طلب که اتفاقا از رهبران فراکسیون اقلیت مجلس هستند، آشکار شده بود.

نمایندگانی که با شعارهای زیبایشان در دفاع از آزادی، گوش ملت را کر کرده‌اند؛ با رفتاری ریاکارانه روز یکشنبه ۳۰ خرداد به محموداحمدی‌نژاد نامه نوشتند و گفتند که ای محمود چرا نشسته‌ای و نمی‌بینی این زنان مفسده انگیزی را که فرهنگ ابتذال رواج می‌دهند.

رهبران فراکسیون اصلاح طلبان مجلس در این نامه گفتند که ای محمود «بگیر و ببند» این زنان و دخترکانی را که پوشش آن ها ترویج فرهنگ ابتذال است.

آقایان اصلاح طلب! دم خروس‌تان، جایی برای باور قسم های دروغ تان باقی نگذاشته است.

سبزها به هیچ کس چک سفید امضا نداده‌اند که هر چه دلش خواست روی آن بنویسد و باهاش بشکن بزند و حسابش را پر کند.

پی نوشت:

(*)توضیح: استفاده از عبارت"خرتان از پل گذشته است"،توهین نیست.این ضرب المثل معروفه که میگه "خرش از پل گذشته"،در مثل هم که مناقشه نیست.