۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

پستان لرزه


داستان سخنان آقای صدیقی امام جمعه تهران که زلزله را با زنا و بی حجابی زنان دارای ارتباط دانست را بسیاری شنیده اند.امروز تلویزیون بی بی سی فارسی درباره جنبش "پستان لرزه"،گزارشی را از یکی از گزارشگرانش به نام "بهمن کلباسی" پخش کرد که می توانید این گزارش رو از اینجا دانلود و تماشا کنید.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۵, یکشنبه

نوستالوژی سرندی پیتی

زمان کودکی ام،عاشق "سرندی پیتی مهربون" بودم.
بخشی از این کارتون خاطره انگیز رو از اینجا دانلود کنید.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

توتالیترها و طرح حجاب

ماشین هایی با آرم "پلیس امنیت اخلاقی" این روزها مانند شهرهای دیگر ایران،بیش از همیشه در خیابان های شیراز نیز دیده می شوند،آن ها همه جا هستند به ویژه در مراکز عمده تجاری شهر مانند مرکز های تجاری "ستاره و آفتاب" و خیابان شلوغ مانند عفیف آباد،قصردشت،سینماسعدی،زند،چمران و جاهای دیگر.

دو مامور پلیس مرد به همراه یک پلیس زن سوار بر سمند و الگانس های نیروی انتظامی در حال گشت زنی به تماشای پوشش زنان و دختران می پردازند تا به آنهایی که پوشش آزادانه تری دارند، موضوع طرح "حجاب و عفاف"را یادآوری کنند.این طرح را شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران برای کنترل پوشش زنان تصویب کرده است.
در موارد عمده ای ، آن هایی که تذکر پلیس را ورود به حوزه شخصی خویش می دانند کارشان به درگیری لفظی با ماموران پلیس می کشد و کسانی که پس از این درگیری لفظی،بازداشت نشوند خیلی خوش شانس هستند.

مدتی پیش در خیابان عفیف آباد شاهد یکی از این درگیری های لفظی دختری جوان با ماموران پلیس امنیت اخلاقی بودم.وقتی دختر جوان به تذکرهای ماموران پلیس برای پوشاندن موهایش توجهی نکرد،پلیس زن با چهره ای خشن رو به مادر دختر جوان گفت که ما آموزش های رزمی دیده ایم و اگر بخواهیم می توانیم همین حالا با استفاده از آموزش هایی که دیده ایم،دخترتان را بازداشت کنیم.مادر دختر هم که انگار می خواست زودتر رها شود گفت که به دخترش تذکر می دهد.

طرح حجاب و حقوق شهروندی

سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم،فرمانده پلیس ایران فروردین ماه گذشته گفته بود که کمیسیون رعایت حقوق شهروندی در پلیس تشکیل می شود.

اکنون باید از این مقام پلیس پرسید هنگامی که ماموران نیروی انتظامی در پلیس امنیت اخلاقی به حریم خصوصی شهروندان وارد می شوند و به نوع پوشش و مدل مو ایراد می گیرد؛چگونه از رعایت حقوق شهروندی سخن می گویید؟

تا آن هنگام که "پلیس امنیت اخلاقی"وجود داشته باشد نمی توان از رعایت حقوق شهروندی توسط پلیس سخن گفت.چون پلیس امنیت اخلاقی دقیقا به حریم خصوصی افراد وارد می شود و حقوق شهروندی آن ها را نادیده می گیرد.

حتما در جامعه افرادی هم وجود دارند که پوشش آزادانه دختران و زنان را برنمی تابند اما این دلیلی نمی شود که به خاطر آن بخش از جامعه،حقوق عد ه ای دیگر پایمال شود.طبیعی است که اگر قرار باشد هر کسی خواسته خود را در سبک زندگی بخواهد به دیگری تحمیل کند پس می توان از زاویه ای دیگر هم به ماجرا نگاه کرد.چرا همیشه زنانی و دخترانی که پوشش آزادانه دارند ناچار باشند خواسته چادرپوشان و مدافعان مانتوهای بلند را بپذیرند؛یک بار هم مدافعان چادر و مانتوهای چند متری،خود را با آن بخشی از جامعه که پوشش آزادانه تری دارند و اتفاقا عمده افراد جامعه هستند،وفق بدهند.

چرا همیشه باید اقلیتی از جامعه بخواهد که اکثریت جامعه در سبک زندگی و نوع پوشش خواسته آن ها را بپذیرد؟

اشتباه نکنید؛هیچ یک از این راه ها یعنی تحمیل نوع سبک زندگی و نوع پوشش به شهروندان،منطقی و عملی نیست.راهکار منطقی این است که شهروندان در جامعه برای نوع پوشش و سبک زندگی شان آزاد باشند.هر کس می خواهد حجاب سفت و سخت داشته باشد،خب داشته باشد و کسی هم که نمی خواهد،خب نمی خواهد و باید در نوع پوشش آزاد باشد.

طرح حجاب و توتالیتریسم

با این حال اما به نظر می رسد روزهای آينده براي زنان و دختران و جوانان،روزهای پر از حادثه ای باشد. روزهایی كه مانتوها و لباس ها بايد "وجب" شوند تا از اندازه اي خاص كوتاه تر نباشند و در صورت "كوتاه و روشن و چاك دار و تنگ بودن"،عاقبت بدي در انتظار صاحبان شان خواهد بود.

دخالت در نوع پوشش افراد جامعه،یکی از مصداق های آشکار "توتاليتریسم"است.یعنی دخالت در حوزه خصوصي زندگي افراد تا بدانجا پيش مي رود كه هيچ شخصي حتا در چارديواري محل سكونت خويش نيز آزاد نيست.

حسين بشيريه،استاد علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز در نیویورک می گوید:"از ديدگاه توتاليتريسم،مردم همواره مصلحت واقعي خود را تشخيص نمي دهند؛بلكه حزب يا گروه حاكم از زبان مردم سخن مي گويد و خود را نماينده ي منافع راستين و خواست هاي واقعي اكثريت مردم مي داند."

او در کتاب"مبانی علم سیاست نظری" تاکید می کند که "توتاليتر،خواست مردم را بدون در نظر گرفتن خواست مردم تعيين مي كند."

باشگاه خبرنگاران جوان در دهه هشتاد،فيلم مستندي را به نام"شبيخون" توليد کرد.اين فيلم مستند كه به نظر مي آيد به شكل ناخواسته در سطحي گسترده توزيع شد؛ روابط دختران و پسراني را به نمايش مي گذارد كه از ديدگاه توليدكنندگان اين فيلم مستند،جواناني هرزه هستند كه خون شهيدان را پايمال كرده اند. در بخشي از فيلم،دختري در پاسخ به سوال خبرنگار كه مي پرسد سرگرمي شما چيست،جواب مي دهد:"در ايران هيچ سرگرمي براي ما وجود ندارد." دختر مصاحبه شونده در ادامه ،سرگرمي جوان هاي آمريكايي را به عنوان يكي از خواسته هاي خود مي داند. خبرنگار مي گويد:"مگر(اينگونه سرگرمي ها را) نداريد؟" دختر جوان كه در حال آرايش كردن است،جواب مي دهد:"داريم اما به علت غيرقانوني بودن،همه دست و پاهاشون مي لرزه..." اين گفت و گوي ساده علاوه بر اينكه نشان مي دهد كه جوانان بدون توجه به محدودیت ها ،خواسته هاي خود را به هر نحوي برآورده مي كنند،از يك نكته مهم تر پرده برمي دارد.اين نكته مهم،سايه افكني فضاي ترس و وحشت در جامعه است كه در طولاني مدت،به "نابودي روابط ميان شهروندان و گسترش فضاي ترديد،دورويي و عدم اعتماد" مي انجامد. به گونه اي كه انسان ها،از سايه خويش نيز بيم دارند.

این یادداشت را با جمله ای از کتاب مبانی علم سیاست نظری اثر حسین بشیریه به پایان می برم.این استاد علوم سیاسی در کتابش درباره ویژگی حکومت توتالیتر می نویسد:"(حكومت) توتاليتر،خصوصيات زندان،پادگان و گورستان را در خود جمع مي كند؛زندان براي به بند كشيدن دگرانديشان،پادگان براي تحكيم فضاي جبر و زور و نهادينه سازي آن،گورستان هم براي دفن زندگي و شادي و تقديس مُردگي و اندوه."

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

تصاویری از اقدام به خودکشی یک جوان در شیراز


یک جوان حدودا 30 ساله ساعت شش عصر امروز پنج شنبه (2اردی بهشت)به قصد خودکشی به بالای اسکلت ساختمانی در نزدیکی فلکه سردخانه شیراز(جنوب شهر)رفته که پس از سه ساعت تلاش ماموران آتش نشانی،از اقدامش منصرف می شود.در عکس بالا خانواده این جوان مشاهده می شوند که در حال تلاش برای منصرف کردن او از خودکشی هستند.
برای مشاهده عکس های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه

تلویزیونتان را نگاه نمی کنیم

در 28 ژوئن سال 1956 اولين بحران كارگري ضدكمونيستي جهان در شهر پزنان لهستان روي داد. با گران شدن اجناس در سال 1980، اعتصاب كارگران شروع شد. اين اعتصاب سرآغاز بزرگترين تحولات اين كشور درقرن جاري گردید.

با اوج گرفتن اعتصابات سرانجام دولت كمونيستي در سيزدهم دسامبرسال 1981 اعلام وضع جنگي و فوق‌العاده كرد ‌و يك شوراي نظامي قدرت مطلقه را در دست گرفت.

با روی کار آمدن شورای نظامی، در یکی از شهرهای کوچک لهستان به نام "شویدنیک" مردم در ساعت هفت و نیم شب همزمان با آغاز پخش خبری از تلویزیون دولتی ،به پارکی در مرکز این شهر می رفتند، به گونه ای که استمرار این اقدام اعتراض آمیز که با سکوت همراه بود به یک همبستگی تبدیل شد.

همچنین در شهری دیگر به نام "گدانسک" مردم صفحه سیاه تلویزیون را از پنجره ها ی خانه هایشان به طرف خیابان ها قرار می دادند و بدین وسیله به دولت می گفتند که ما تلویزیون شما را نگاه نمی کنیم.

آن ها با این دو اقدام عملا آن چه را که تلویزیون دولتی پخش می کرد به چالش کشیدند.

با تلویزیون جمهوری اسلامی نیز که از "خبرهای دروغ و وارونه کردن واقعیت ها" سرشار است نیز باید همین رفتار را کرد.

نظر شما چیست؟

۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

شرق

شرق ورژن سال 1388 کجا و شرق قوچانی کجا.اما با این حال ورود شرق به دکه های روزنامه فروشی،در این فضا جای تبریک داره.
تبریککککککککککک به گردانندگان و روزنامه نگاران و خبرنگاران شرق.

۱۳۸۹ فروردین ۱۶, دوشنبه

تهوع

بخش های خبری تلویزیون های دولتی ایران را بعضی وقت ها ناچار می شوم که ببینم.دیدن همان و حالت تهوع هم همان.بدجوری دلم رو بهم میزنه؛از بس که به جای خبر،خزعبلات تحویل مردم میدن.

۱۳۸۹ فروردین ۱۴, شنبه

پلیس و حقوق شهروندی

سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم،فرمانده پلیس ایران گفته است که کمیسیون رعایت حقوق شهروندی در پلیس تشکیل می شود.
در ایران درباره حقوق شهروندان و همچنین حقوق متهمان در بازداشتگاه ها،قانونی با نام " قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی" وجود دارد ولی به آن عمل نمی شود.این قانون که در سال 1383 تصویب شده،به خوبی حقوق متهمان و نحوه بازداشت،بازجویی و رفتار با آن ها را مورد توجه قرار داده است اما در سال های پس از تصویب این قانون،بارها در زندان ها و بازداشتگاه ها،رفتارهایی از سوی پلیس و ماموران صورت گرفته که مصداق نقض این قانون است.
بازجویی فنی
در خبرهای جنایی که در صفحه حوادث روزنامه های ایران چاپ می شود، معمولا عبارت "بازجویی فنی" در همه آن ها دیده می شود.آیا می دانید بازجویی فنی چیست؟من هم نمی دانستم اما هنگامی که در سال 1384 و به دلیل وبلاگ نویسی به زندان افتادم،معنای آن را فهمیدم.در آن سال من در بند عمومی زندان و در کنار کسانی بودم که اتهامشان "قتل،سرقت و اعتیاد"بود.روزی یکی از زندانی ها که نوجوان بود و به اتهام سرقت بازداشت شده بود برایم تعریف کرد که در اداره آگاهی و در زیر فشارهای جسمی ناچار شده است که برای رهایی از این فشارها بگوید که هر چه دزدی در شهر انجام شده،کار اوست.یا یکی دیگر از زندانی ها نقاطی از سر خود را به من نشان داد که مانند یک خط ایجاد شده بود و مو نداشت.او می گفت این ها نتیجه ضربات شلاق در اداره آگاهی است.از زندانیان که بیشتر پرس و جو کردم دیدم عمدتا این فشارها را که در میانشان به "جوجه کباب،دستبند قپانی،آویزان کردن و..."مشهور بود؛تحمل کرده اند.تازه آن هنگام فهمیدم که بازجویی فنی چیست.
مبنای بازجویی فنی
یکی از روش هایی که در گذشته های دور برای تعقیب و کشف جرم به کار گرفته می شده،سیستم "اتهامی" بوده است.از نظر تاریخی این سیستم،کهنه ترین روش رسیدگی به پرونده های قضایی است.در سیتم اتهامی،مهم ترین راهکار اثبات حقایق،یاری جستن از روش "اوردالی"(ordalie)بوده است.به این ترتیب که هرگاه "متهم"برای اثبات بی گناهی خود نمی توانسته است دلیلی بیاورد،سوگند او نیز پذیرفته نمی شده است و ناگزیر به اوردالی تن می داد.اوردالی دارای دو روش "گرم" و "سرد" بوده است.در روش گرم از روغن داغ یا آتش و یا آهن گداخته و در روش سرد از زهرهای مختلف برای اثبات بی گناهی متهم بیچاره استفاده می شده است.به عنوان نمونه متهم را به داخل آتش می انداختند،چنانچه سالم بیرون می آمد،بی گناهی او ثابت می شد.
در سیستم اتهامی دو ویژگی آشکار است:نخست آنکه متهم،ذاتا مجرم انگاشته می شود.دوم آنکه در این سیستم به جای آنکه دستگاه قضایی با دلیل و مدرک جرم متهم را ثابت کند،متهم باید شکنجه های وحشتناک را تاب بیاورد و دم نزند تا دلیلی شود بر بی گناهی اش.
هر چند سیستم اتهامی،روشی کهنه است و به گذشته های دور تاریخ تعلق دارد ولی این سیستم کهنه تاریخی،در تاریخ جا نمانده است و همگام با آن،جلو آمده است.
من بر این باورم آنچه که در ایران با نام "بازجویی فنی" رواج دارد،شکل جدیدی است از همان سیستم اوردالی.یعنی در سیستم بازجویی فنی به جای آنکه با "سند و مدرک"متهم را بازداشت و روانه دادگاه کنند،ابتدا مظنون را بازداشت می کنند و سپس با بازجویی فنی در صدد جمع آوری مدرک بر می آیند.حال اگر متهمی بتواند در برابر این بازجویی تاب آورد(که تقریبا غیرممکن است)رها می شود.
اولویت کمیسیون حقوق شهروندی
اگر فرمانده پلیس و کمیسیون حقوق شهروندی در رعایت حقوق شهروندی "شهروندان، متهمان و مجرمان" جدی هستند،باید:
1-"قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی"به همه ادارت نیروی انتظامی،کلانتری ها و بازداشتگاه ها ابلاغ شود و یادآوری گردد که این قانون مبنای بازداشت ها و بازجویی ها باشد.
2-پوشش و نوع لباس مردم را موضوعی کاملا شخصی بدانند و "پلیس امنیت اخلاقی" را که به حریم خصوصی شهروندان وارد می شود و به نوع پوشش و مدل مو ایراد می گیرد،منحل کنند.
3-سیستم بازجویی فنی را در اداره آگاهی تعطیل کنند.
4-لباس پلیس،برتری نمی آورد.به ماموران پلیس آموزش داده شود که از لباس خود که برایشان نوعی قدرت می آورد،استفاده نابجا نکنند.
5-مردم آزادند در حریم خصوصی خود سبک زندگی شان را تعیین کنند؛.مثلا آن ها می خواهند مجالس شادی برپا کنند و آنتن ماهواره داشته باشند؛پلیس به این حریم نیز نباید وارد شود.
6-مامورانی که حقوق شهروندی را رعایت نمی کنند تنبیه شوند و در صورت تکرار نقض حقوق شهروندی از کار برکنار شوند.

پی نوشت: امروز صبح رفتم دادگاه تا از آخرین وضعیت یکی از پرونده هایم اطلاعاتی به دست آورم.مقابل در ورودی،مامور نیروی انتظامی اقدام به بازرسی بدنی من و کیف دستی ام کرد.این مامور در هنگام بازرسی کیف دستی ام،زیپ آن را به شدت کشید و سبب شد که زیپ خراب شود.وقتی به او برای این رفتارش اعتراض کردم؛جواب سربالا داد و با من طلبکارانه برخورد کرد.فکر می کنم این مامور نمی دانست که باید حقوق شهروندی را رعایت کند!
البته بعضی رفتارها ریشه در فرهنگ استبدادی ما ایرانیان دارد که با بخشنامه و قانون در کوتاه مدت نمی توان آن ها را اصلاح کرد؛بلکه فرهنگ استبدادی باید جای خود را به فرهنگ مدارا و احترام و قانونمندی بدهد.یعنی یک پروسه طولانی مدت برای تغییر برخی رفتارهایمان باید طی شود.


۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبه

آمار سازی در تعداد مسافران نوروزی

خبرگزاری فارس به نقل از یک مقام استانداری فارس گزارش داده که آمار مسافران نوروزي فارس از مرز شش ميليون نفر گذشت.همچنین این آمار در استان مازندران ده میلیون نفر اعلام شده است.
شیراز حدود یک میلیون و چهارصدهزار نفر جمعیت دارد که به جز روزهای تعطیل و تعطیلات نوروزی،همیشه خیابان ها بار ترافیکی اعصاب خردکنی دارد.حالا من نمی دانم چگونه است که شش میلیون نفر وارد استان فارس و شهر شیراز شده اند اما از ترافیک خبری نیست و خیابان ها نسبت به قبل از عید بسیار خلوت است.
در همین حال مسئولان همه واقعیات را نمی گویند.مبنای محاسبه مسافر نوروزی بر اساس"نفرشب"است.یعنی اگر یک خانواده پنج نفره،پنج شب در شیراز اقامت کنند؛تعداد آن به تعداد هر شب اقامت جداگانه محاسبه می شود که این پنج نفر تبدیل می شوند به 25 نفر.
حال اگر یک میلیون نفر وارد فارس شده باشند و هر کدام سه شب در این استان اقامت کنند نتیجه آمارسازی می شود سه میلیون نفر و گفته می شود که آمار مسافران نوروزي فارس از مرز سه ميليون نفر گذشت!
به هر حال آمارهایی که این روزها اعلام می شود؛مصداق واقعی "آمارسازی" است.