1- ایران، سرزمین مُدهاست. عرصه سیاست ما عرصه مُد است. روزنامه نگاران و روشنفکران ما نیز طبیعتن پیرو همین مدها هستند: دهه40، چپ بودن مد بود، دهه 50 مبارزه مسلحانه، دهه 60 چپ اسلامی بودن، دهه 70 لیبرال بودن و حالا مُد این روزهای ما، "ژست پلورالیسم" و "مستقل" بودن.
بگذارید با یک مثال قضیه رو روشنتر کنم: این روزها هر طرف را که نگاه می کنی، همه دم از پلورالیسم میزنند. از تحمل مخالف: البته تا جایی که به نفع شان باشد. مثلن اگر سازمان مجاهدین میلیونها نفر را بدبخت کرده باشد و هزاران ترور انجام داده باشد مهم نیست؛ باید با آن ها مدارا کرد چون اپوزیسیون جمهوری اسلامی هستند، اما موسوی و کروبی باید جوابگو باشند، چون هنوز در حرفهای شان - و فقط در حرفهای شان و نه اعمالشان - از جمهوری اسلامی دفاع می کنند. مثالهای اینچنینی این روزها بسیار فراواناند. کمی بگردید، پیدا میکنید.
2- هفته قبل، نیکآهنگ کوثر کاریکاتوری کشید که ابتدا در روز منتشر شد، اما در کمتر از بیست و چهار ساعت از سایت حذف شد. خود مسوولان "روزآنلاین" میتوانند در اینباره توضیح دهند که چرا این اتفاق افتاد. این قضیه که عملن باعث دعواهای اخیر شده است، تاکنون شاهد هیچ توضیحی نبوده است.
نیکان روز پنجشنبه هم کاریکاتوری کشید که اینبار منتشر نشد. او هم کاریکاتورش را در وبلاگاش قرار داد و نوشت که این کاریکاتور منتشر نشده است.
به دنبال این دو مساله، عدهای "روز" را به "سانسور" متهم کردند و عدهای نیکان را به آب ریختن به آسیاب کیهان. نکته جالب آنکه هر دو هم دم از ازادی بیان، دموکراسی، تحمل مخالف و... زدند.
اساسن به نظر میرسد ریشه بسیاری از بحثها، به همان قضیه بر میگردد.
3- مدتی است بحث استقلال در روزنامه نگاری بین بسیاری از دوستان وجود دارد. البته این بحث، بحثی قدیمی است. اما شاید از زمانی جدی تر شد که نیک آهنگ کوثر، در بی بی سی فارسی، روزنامه نگاران را وابسته به احزاب اصلاح طلب معرفی کرد. گرچه پیش از آن نیز، نیکان در وبلاگاش کمابیش چنین بحثهایی را مطرح کرده بود. بحث استقلال در روزنامهنگاری بحث مهمی است. اما باید دید منظور از استقلال دقیقن چیست؟
تا جایی که در ذهن دارم، انتقاد نیکآهنگ بر میگشت به مسایلی چون عدم انتقاد از اصلاحطلبان، سکوت و چشم بستن بر تخلفات مالی آنها، نقش پیادهنظام اصلاحطلبان را بازی کردن و ... انتقادهایی که همه در جای خود وارد است.
4- بهانه نوشتن این چمد جمله اما نکته دیگری است. دوست عزیز، "محمدرضا نسبعبداللهی" در مطلبی که برای "خودنویس" نوشته است، با افتخار اعلام کرده که "روز، مستقل نیست!"
نسب مینویسد:" امروز پنجشنبه ۳ تیر۱۳۸۹، برای دومین بار در هفتههای اخیر، کارتونی از نیک آهنگ کوثر که قرار بوده در روزنامه اینترنتی «روزآنلاین» منتشر شود، به تیغ سانسور گرفتار شده و چاپ نشده است. این کارتون پیش از انتشار نتوانست از خط قرمزهای این روزنامه عبور کند اما کارتون قبلی با وجود اینکه منتشر شده بود اما سپس از سایت این روزنامه حذف شد. کارتونهای سانسور شده در نقد میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز کشیده شده بودند.بسیاری می پرسند که چرا روزآنلاین، صدای منتقدان رهبران جنبش سبز را بازتاب نمیدهد. پاسخ روشن است. چون روزآنلاین ، رسانهای نیست که اساس اش «بی طرفی و انصاف» باشد. البته یادداشتها و تحلیلها، استثنا هستند؛ چون یک روزنامهنگار باید در روایت خبر و گزارش خبری و مصاحبه، بی طرف باشد اما این بدان معنا نیست که روزنامهنگار بیطرف است. او نظری و دیدگاهی دارد که باید در قالب «یادداشت و تحلیل» ارایه کند.
روزآنلاین رسانهای است در جهت نقد عملکرد قدرت حاکم بر ایران. خبرها و گزارشهای این روزنامه اینترنتی، بر همین اساس، جانبدارانه نوشته میشوند. از این منظر بین روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس از یک سو و روزنامه اینترنتی روزآنلاین از سویی دیگر، تفاوت عمدهای در «روش کار» وجود ندارد. البته روشن است که ماهیت این رسانهها شباهتی با هم ندارد. ماهیت روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس در دفاع از وضع موجود است و ماهیت روزآنلاین در نقد وضع موجود. با این حال، «روش» هر یک از این سه رسانه، نقد مخالفان با انتشار گزارشها و خبرهای «جانبدارانه» است. در چنین رسانههایی نقد جریان سیاسی همسو با رسانه، عمدتا به عنوان خط قرمز تلقی میشود.
به معنای روشنتر این گونه رسانهها، تنها گزارش دهنده خبرها نیستند بلکه خبرها و گزارش های خبری با قضاوت خبرنگار همراه است. به گونهای که با نوع خبرنویسی در این رسانهها به مخاطب گفته میشود که درباره ماجرا چگونه بیاندیشد. خبرنگاران در این رسانهها به جای روایت بیطرفانه ماجرا، خود به بخشی از ماجرا تبدیل میشوند. عملکرد روزآنلاین نیز اینگونه است، یعنی خبرنگاران آن برای پوشش خبرها، گزارشهای خبری و مصاحبهها به جای آنکه تنها روایت گر ماجرا باشند خود را به بخشی از ماجرا تبدیل می کنند.
این البته ذات حرفه روزنامهنگاری حزبی است و نمیتوان بر آن خرده گرفت. روزآنلاین هیچ گاه ادعا نکرده که میخواهد برای پوشش خبرها، یک رسانه بیطرف باشد بلکه اتفاقا فعالیت چندسالهاش نشان میدهد که میخواهد رسانهای در خدمت گروههای سیاسی اصلاحطلب باشد. به نظر می آید سانسور دو کارتون نیک آهنگ کوثر نیز به همین دلیل انجام شده است. انتشار کارتون قبلی و سپس حذف آن از روزآنلاین، سردبیران این روزنامه اینترنتی را به این نتیجه رسانده که کارتون دیگری در نقد رهبران جنبش سبز منتشر نکنند و از همین رو کارتون جدید آقای کوثر را چاپ نکردهاند. روزآنلاین میخواهد همچنان به خط قرمزهای گروههای سیاسی که هوادار آنهاست، وفادار بماند."
من نمی دانم تعریف دوستان از استقلال چیست. اما اگر قرار باشد که با تعریف دوستان نگاه کنیم، اصولن هیچ ادم و نشریه ای در دنیا مستقل نیستند.
اقای نسب عبداللهی می نویسد:
بسیاری می پرسند که چرا روزآنلاین، صدای منتقدان رهبران جنبش سبز را بازتاب نمیدهد. پاسخ روشن است. چون روزآنلاین ، رسانهای نیست که اساس اش «بی طرفی و انصاف» باشد. البته یادداشتها و تحلیلها، استثنا هستند؛ چون یک روزنامهنگار باید در روایت خبر و گزارش خبری و مصاحبه، بی طرف باشد اما این بدان معنا نیست که روزنامهنگار بیطرف است. او نظری و دیدگاهی دارد که باید در قالب «یادداشت و تحلیل» ارایه کند.
روزآنلاین رسانهای است در جهت نقد عملکرد قدرت حاکم بر ایران. خبرها و گزارشهای این روزنامه اینترنتی، بر همین اساس، جانبدارانه نوشته میشوند. از این منظر بین روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس از یک سو و روزنامه اینترنتی روزآنلاین از سویی دیگر، تفاوت عمدهای در «روش کار» وجود ندارد. البته روشن است که ماهیت این رسانهها شباهتی با هم ندارد. ماهیت روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس در دفاع از وضع موجود است و ماهیت روزآنلاین در نقد وضع موجود."
منتشر شده در: http://www.khodnevis.org/p
5- قصد من دفاع از حذف کار نیکان نیست. همان طور که نیکان به درست یاشاره کرده، تا زمانی که همه جوانب قضیه روشن نشود، نمی توان به راحتی درباره آن صحبت کرد. بحث من بیشتر درباره حواشیای است که پیرامون این قضیه به وجود آمده است.
این که بگوییم میان روز و کیهان تفاوتی نیست، عملن حرفی بی معنی است. این دیگر جدیدترین نوع استدلال از استقلال رسان های بود. از این منظر که نگاه کنیم، نیکان با حسین شریعتمداری تفاوتی ندارد، نسب با فاطمه رجبی، مسعود بهنود با امیرمحبیان، نوشابه امیری با حسن شایان فر، و در اخر هم فرید زکریا با بن لادن.
دوستان لطف کنند نمونه ای - فقط یک نمونه - از استقلال رسانه ای در دنیا را به من نشان دهند. در کدام گزارش نیوزویک درباره جنگ با القاعده و طالبان، به بهانه بی طرفی از بن لادن پشتیبانی شده؟ در کدام مطلب اقای نسب عبداللهی از احمدی نژاد و خامنه ای در مقابل موسوی و کروبی دفاع شده؟
هر رسانه یا تعریفی برای خود دارد. خط مشی خاص خود را دارد، جامعه هدف خود را دارد و براساس آن استراتژی مورد نظر خود را دنبال می کند.
6- نکته جالب آن است که اقای نسب عبداللهی به بهانه عدم اتشار کارتون نیک آهنگ می نویسد:"عملکرد روزآنلاین نیز اینگونه است، یعنی خبرنگاران آن برای پوشش خبرها، گزارشهای خبری و مصاحبهها به جای آنکه تنها روایت گر ماجرا باشند خود را به بخشی از ماجرا تبدیل می کنند."
نسب عزیز، سوالی از تو دارم: خود تو چند ماه پیش به خاطر عکسی به هشت ماه زندان محکوم شدی. چرا؟مگر می شود خبری منتشر کرد و خود جزیی از آن نشد؟ مگر می شود گریه ها را شنید و با دردها زندگی کرد و جزیی از خبر نشد؟
7- نسب مینویسد:انتشار کارتون قبلی و سپس حذف آن از روزآنلاین، سردبیران این روزنامه اینترنتی را به این نتیجه رسانده که کارتون دیگری در نقد رهبران جنبش سبز منتشر نکنند و از همین رو کارتون جدید آقای کوثر را چاپ نکردهاند. روزآنلاین میخواهد همچنان به خط قرمزهای گروههای سیاسی که هوادار آنهاست، وفادار بماند."
متاسفانه این حرف ها دقیقن حرف احزابی چون کمونیست کارگری، مجاهدین خلق و سلطنت طلبان دو آتشه است. شما احتمالن روز را اصلن نمی خوانید و فقط از شنیده ها قضاوت می کنید. بد نیست نگاهی به آرشیو روز بیندازید و بعد به همین راحتی انگ بزنید.
8- به عنوان عضو کوچکی از مجموعه روز که از روزهای اول افتخار همکاری با آن را دارم، شاید از عدم انتشار کارتون نیکان ناراحت باشم، اما قبول کنیم هر رسانه ای سیاستی را دنابل می کند. نیکان حق دارد کارتون بکشد، آن را در وبلاگش یا خودنویس بگذارد و ... روز هم حق دارد براساس سیاست های خود آن را منتشر نکند. یعنی عدم انتشار به دلیل برخی سیاست ها نشانه آن است که یک نشریه دچار سانسور است؟
به این ترتیب تمام نشریات اینترنتی و سایت های ایرانی دچار سانسورند. چرا هیچ سایتی یک سخنرانی خامنه ای را بدون توضحیات منتشر نمی کند؟
9- فرصت کم است و قلم الکن و حرف ها بسیار و .... بد نیست کمی، فقط کمی، زمان انتقاد انصاف را هم رعایت کنیم دوستان. این اصلن کار سختی نیست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر