۱۳۸۹ مرداد ۱۲, سه‌شنبه

نقد دیدار روزنامه‌نگاران با میرحسین موسوی

جمعی از روزنامه‌نگاران با ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد ديدار کرده‌اند اما نه برای مصاحبه بلکه برای شنيدن سخنان آقای موسوی و خانم رهنورد.

روزنامه‌نگاران در اين ديدار همچنين لوح‌هايی را به آقای موسوی و خانم رهنورد اهدا کرده‌اند. آن‌ها در اين لوح‌ها، ميرحسين موسوی را «سيد» خود خطاب کرده‌ و نوشته‌اند که شانه به شانه او اميد را می‌نويسند و دست در بازوان او گره می‌زنند.

اين روزنامه‌نگاران همچنين در لوحی خطاب به خانم رهنورد نيز نوشته‌اند که «می‌خواهيم کنار تو بايستيم، تويی که ياور سيد سبز ما هستی و بگوئيم از همه تبرهايی که سوی قلم‌ها پرتاب کرده‌اند. جرم ما اين است، دل به سبزی سرزمين مادری داده‌ايم و می‌خواهيم برای بالندگی‌اش هوا را هم نثار کنيم. برای همين تو مادر ما باش. زانوهای ما خسته شده‌اند اما تو خوب می‌دانی که بايد دل‌دل بی‌قراری را روی شانه خدای آسمان و زمين پهن کنيم. مادرانه دستمان را بگير.»

ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد برای ديدار با روزنامه‌نگاران اشتباهی انجام نداده‌اند بلکه اشتباه از سوی روزنامه‌نگاران رخ داده است. موسوی و رهنورد وظيفه ندارند که از روزنامه‌نگاران فاصله بگيرند بلکه اين روزنامه‌نگاران هستند که بايد فاصله خود را با سياست‌مداران حفظ کنند.

آيا تا‌کنون شنيده‌ايد که روزنامه‌نگاران در يک کشور اروپايی به ديدار يک رهبر سياسی بروند و اين گونه از شيفتگی خود به او سخن بگويند؟ من که نديده‌ام و نشنيده‌ام.

آيا روزنامه‌نگار می‌تواند فاصله خود را با آقای موسوی ناديده بگيرد و اين‌گونه شيفته يک رهبر سياسی شود و آن را آشکار کند؟

رعايت‌نکردن فاصله با سياست‌مداران علاوه بر آسيب‌زدن به کار حرفه‌ای روزنامه‌نگار، می‌تواند حرفه روزنامه‌نگاری را نيز سياست‌زده و آينده‌اش را تباه کند.

خبرنگار و روزنامه نگار با فعال سياسی و اکتيويست تفاوت دارد. نمی‌توان اکتيويست بود اما کار روزنامه‌نگاری را هم به صورت حرفه‌ای انجام داد.

اکتيويست بودن خبرنگار و رعايت نکردن فاصله با سياست‌مداران و احزاب سياسی علاوه بر آن‌که به بی‌طرفی او نزد مخاطبان آسيب می‌زند، سبب می‌شود که در هنگام انجام وظيفه خبرنگاری به جای آن‌که ماجرا را روايت کند خود را به بخشی از آن مبدل سازد.

روزنامه‌نگاران بايد از موضوعاتی که پوشش می‌دهند، فاصله بگيرند. هنگامی که يک روزنامه‌نگار خود را شيفته سياست‌مداران نشان می‌دهد، چگونه می‌تواند وظيفه حرفه‌ای‌اش را انجام دهد؟

روزنامه‌نگاران بايد به شهروندان وفادار باشند و نه به سياست مداران. روزنامه‌نگار ناظر مستقل قدرت است و نه شيفته و تاييد کننده آن.

خبرنگار با فعال سياسی تفاوت دارد. کسی که خبرنگاری را انتخاب کرد، نمی‌تواند اصول آن را ناديده بگيرد.
يک مثال ساده شايد اين بحث را روشن‌تر کند. بارها در شيراز، جايی که من کار خبری انجام می‌دهم پيش آمده است که خبرنگاران روزنامه‌های محلی به دليل رعايت نکردن فاصله با منابع خبری و دوستی با آن‌ها، چشم بر روی پوشش خبرها بسته‌اند و به جای آن‌که به شهروندان وفادار باشند خود را مقيد کرده‌اند که به مسئولان وفادار بمانند و از پوشش دادن خبرهايی که باعث رنجش آن‌ها می‌شود، خودداری می‌کنند.

اعتبار يک روزنامه‌نگار در توانايی او برای رعايت «انصاف، بی‌طرفی و دقت» در حرفه‌اش است و نه در وفاداری به شخص يا احزاب خاص. خبرنگار بايد از «تضاد منافع» دوری کند. دوری نکردن از «تضاد منافع» و نزديکی با کسانی که منافعی بر خلاف رسانه دارند، به دور از اخلاق روزنامه‌نگاری است.

۵ نظر:

  1. کاملا با نظر شما موافقم. واقعن تعجب میکنم از اینکه از دهان ی گروه روزنامه نگار اصلاح طلب اینچنین سخنانی که بیشتر شبیه مداحان اهل بیت است بیرون بیاید.
    رضا نظامی
    ونکور

    پاسخحذف
  2. اقای نسب الهی همشهری عزیز سلام. خیلی عالی نوشتید. زمانی که روزنامه نیم نگاه تازه راه افتاده بود من چند ماهی در انجا مقاله می نوشتم. یک روز صاحب امتیاز انجا جلسه ای گرفت و مشاوری آورده بود و گفت چرا روزنامه ما طرفدار ندارد. زمان اقای خاتمی بود مشاور و بسیاری از همکارانم معتقد بودند روزنامه بایستی خط داشته باشد. شاید باورتان نشود مشاور گفت امروزه خط اصلاح طلبان روی کار است روزنامه را ببرید طرف اصلاح طلبان . خدا شاهد است اقای ....حتی اطلاع نداشت یعنی چی؟ پولی داشت و روزنامه ای راه انداخته بود و از چاپ بعدی شدند اصلاح طلب. یک هفته بعد من با اینکه سردبیر اقای ر.... مخالفت کردند و با اینکه اقای ش..... صاحب امتیاز مخالفت کردند و حتی برادر ایشان دستش را جلو درب گذاشت گفت نرو بهانه کردم مشکل خانوادگی برای ماندن دارم و بیرون امدم . برادر گرامی از چنین روزنامه و چنین خبرنگارانی چه انتظاری دارید؟ صدا و سیمای شیراز از اداره ما یه سری امتیازات می گرفت و خبرهای خوب را پوشش میداد و.....منم مهاجرت کردم و دلم میخواهد اینجا بروم رشته روزنامه نگاری را بصورت درستش ادامه دهم و یک روزنامه نگار واقعی شوم. موفق باشید

    پاسخحذف
  3. سلام. چند ایمیل از شما دریافت نمودم با عنوان کلاسهای اخلاق روزنامه نگاری و از آنها سر در نیاوردم.مربوط می شد به ثبت نام من در یک موسسه بین المللی که اخلاق روزنامه نگاری تدریس می کرد. حالا اجازه بده شاگردی کنم اینجا.نوشته اید:«آيا تا‌کنون شنيده‌ايد که روزنامه‌نگاران در يک کشور اروپايی به ديدار يک رهبر سياسی بروند و اين گونه از شيفتگی خود به او سخن بگويند»حرف شما اینجا درست است اما قرار نیست هر کاری اروپاییان کنند لزوما درست باشد علی الخوصوص که ما ژورنالیسم را از آنجا وارد کرده ایم. در ادامه اخطار کرده اید که نبایدروزنامه نگار به سیاستمدار نزدیک شود و ظاهرا این توصیه خوبی نیست اولا و ثانیا «میرحسن موسوی» در تعریف «سیاستمدار» بدان معنی که باید فاصله با او را حفظ کرد نیست.«میر حسین» قبل از هر چیز یک روزنامه نگار کهنه کار و سالها سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بوده است.بعد یک هنرمند صاحب نام است که آثار هنری و تابلوهای نقاشی او در معتبر ترین موزه های هنری به نمایش درآمده و از این منظر همسنخ تر است با روزنامه نگاران تا سیاسستمداران. ثالثا او در حال حاضر در مقام اوپوزیسیون فعال است که در عالم روزنامه نگاری و ژورنالیسم بازوی همراه خبر رسانی و زبان گویای مردم در مقابل حاکمیت تعریف می شود. و رابعا ایشان اگر ریسجمهور و ...هم بودند آن سیاستمداری نمی بودند که بایستی فاصله با او رعایت شود.. روزنامه نگاران به دیدار یک عضو برجسته از جنبش آزادیخواهی مردم ایران رفته اند و چه کاری از این شایسته تر؟ شاگرد کوچکتان را ببخشید.
    .

    پاسخحذف
  4. آقای عبداللهی نسب گرامی، کاملن درست نوشته اید.

    پاسخحذف
  5. درود خدا بر آیت الله العظمی سید علی محمد دستغیب

    پاسخحذف