بیش از یک سال از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری 22 خرداد 88 گذشته و هر روز که میگذرد؛ عمق فاجعه بیشتر روشن میشود. فقط یک انتخابات نبود که بحثبرانگیز شد، بلکه صدها روزنامهنگار سرزمینام را مانند خیلیهای دیگر آواره سایر کشورها کرد.
دفتر کوچک تلفنم را باز میکنم و آن را ورق میزنم. نامها و شمارههایی از دوستان روزنامهنگارم را میبینم که دیگر هر چه تماس میگیرم آن سوی خط کسی نیست که پاسخم را بدهد.
حالا این دفتر تلفن برایم خاطره شده که با ورق زدنش به نامهایی بر میخورم که صدایشان در گوشم است. شمارهها به خاطرهها پیوستهاند و آنچه مانده «حسرت» است و بس.
هنگامی که محمود احمدینژاد میگوید ایران، آزادترین کشور دنیاست، شنیدن این حرف از او که میگوید «فرار مغزها» نداریم، دیگر شگفتانگیز نیست.
چه او و چه هرکس دیگری که بخواهد بگوید ایران، فرار مغزها ندارد اما من که خود میدانم بخش عمدهای از «نخبههای روزنامه نگاری» کشورم، فرار را بر ماندن در سرزمینی که «مزد گورکن از بهای آزادی آدمی افزون باشد» ترجیح دادهاند.
من که خود میدانم کسانی که روزگاری نام و کارشان، «قوتم میبخشید»، حالا هزاران کیلومتر از کشورشان دوره شده اند.
حالا من ماندهام که چه کسی «اجاق کهنه سرد سرایم» را گرم کند؟ حالا من ماندهام با «دم گرم» چه کسی گرم شوم؟
مگر نمیگویند که پروردگار روزیرسان است اما من به دل و روحم چه بگویم هنگامی که «رزق روحم» مدتهاست قطع شده است؟
رزق روح من نام و کار روزنامهنگارانی بود که بوی آن بر صفحات کاغذی جاری میشد. حالا دیگر حتی روزنامهای هم نمانده است. انگار آنها که رفتند، روزنامهنگاری هم رفت.
چه هیجانی داشت ورق زدن روزنامهها و نشریاتی که هر روز از این دکه به آن دکه دنبالشان میدویدم اما حالا که به دکه ها سر میزنم جای خالی خیلیها را میبینم.
کسانی بودند که «وقت دلتنگی» دستم را به سویشان دراز میکردم اما حالا که جایشان خالی است، چه کنم؟ مدت هاست که دستم را از بس دراز کردهام و کسی نبوده که گرمی دستش، «جرئتم» ببخشد؛ به گوشهای خزیده ام، سرد و تنها.
اگرشما هدفتون خدا باشه خدا دست شما را میگیره اما اگه هدفتون مثل بیگانگان باشه دعا میکنم هدایت شوید ،چون اونا اول می خوان ولایت فقیه و بعد هدف اصیلیشون نابودی اسلام است ٰاما درخت اسلام در این کشور با خون صدها هزار شهید آبیاری شد.
پاسخحذفمحال است که ایران ویران شود کنام پلنگان وشیران شود
اونا میدونن که تنها با برداشتن ولایت فقیه هست که کم کم میتونن به اسلام ضربه وارد کنن وگرنه دایه مهربان تر از مادر برای ما چیکار میکنه وهیچ فردی برای اونا فرق نمیکنه ولی فعلا بطرف کسانی را میگیرن که با ولایت مشکل دارن اما بعد سرنوشتشون مثل شاه میشه که کنا گذاشته شد وبختیار رو اوردن!!!!!!
دوست دارم شما هم نظرتونو بگیدشاید من اشتباه می کنم