به نظر می رسد هر چه به 22 خرداد سالگرد انتخابات بحث برانگیز ریاست حمهوری نزدیک می شویم،پخش این فیلم ها که ذره ای "بی طرفی،انصاف و دقت"در آن ها وجود ندارد؛گسترده تر شود.
+ فیلم صدا و سیما درباره فریبا داوودی مهاجر
عصر روز شنبه،هشتم خرداد من و همسرم به همراه جمعی از دانشجویان و اعضای ستاد مهندس موسوی در شیراز به دیدار خانواده مجید توکلی رفتیم.
تکمیل پست امروز: ساعت نه و سی دقیقه امشب دوباره با مادر مجید تماس گرفتم.گفت که اعتصاب غذایش را شکسته است.
پیش تر نیز ساعت هفت و سی دقیقه امشب با مادر مجید تماس گرفته بودم و او درآان تماس اطمینان داد که اعتصاب غذایش را می شکند.
جزییات تماس قبلی را در زیر بخوانید:
ما همه با مجید همبستگی داریم.همه دانشجویان در دنیا و همه آن کسانی که به مجید دلبسته هستند الان اعتصاب غذا کرده اند.من الان که صفحات فیسبوک را نگاه می کردم،بچه ها از شما می خواهند که اعتصاب غذایتان را بشکنید و من هم به عنوان یک همشهری از شما خواهش می کنم که اعتصاب غذایتان را بشکنید،ما با مجید هستیم.
مادر مجید توکلی: دست شما درد نکند.شما همه برای من مجید هستید.
شما قول می دهید که اعتصاب غذایتان را بشکنید؟چون برای ما مهم است.
مادر مجید:چشم،خیلی از دوستان مجید و دانشجویان که تماس می گیرند همه خیلی اصرار کردند و به جان مجید مرا قسم دادند(که اعتصاب غذایم را بشکنم)من هم گفتم چشم.اما خبرهایی که می شنوم ناراحت می شوم و تصمیم گرفتم اعتصاب غذایم را نشکنم.اما حالا که اصرار می کنند،چشم.شما هم برای من مجید هستید.
من می خواهم از شما قول بگیرم که حتما این کار را بکنید و من به شما سر خواهم زد.
مادر مجید:چشم،من به خیلی ها قول داده ام.گفتم که همه شما برای من مجید هستید.اگر مجید من در انفرادی است و اعتصاب غذا کرده؛اما مجیدهای دیگر بیرون هستند.
شما برامون مهم هستید،پس اعتصاب غذایتان را می شکنید.
مادر مجید:چشم
اما دوستان مجید او را تنها نمی گذارند.
مادر مجید:دست شما درد نکند.از طرف من از همه تشکر کنید.
+ فایل کامل صوتی این گفت و گو را از اینجا دانلود کنید.
باغ ارم شیراز یکی از مکان های جذاب و دیدنی شیراز است.در این باغ ، انواع زیادی از درختان و گل ها وجود دارد.
در این باغ تابلوهایی وجود دارد که برای نوشتن یادگاری نصب شده اند تا آن هایی که برای نوشتن یادگاری به آثار باستانی و درخت رحم نمی کنند،روی این تابلوها یادگاری بنویسند.
فادو (به انگلیسی: Fado)، سبکی از موسیقی مردمی است که ریشههای آن به احتمال زیاد به دهه ۱۸۲۰ میلادی و کشور پرتغال میرسد.
فادو لحنی محزون دارد و موضوعات آن بیشتر درباره دریا و زندگی تهیدستان است. آشکار نیست که آیا اصل فادو از آوازخوانی دریانوردان پرتغالی است یا برگرفته از سبکهای موسیقایی برزیلی مانند لوندوم و مودینها. واژه فادو به معنی سرنوشت و با واژه fate انگلیسی همریشهاست.
نخستین فادوخوان سرشناس ماریا سِورا نام داشت که در نیمه نخست سده ۱۹ میلادی میزیست. نوع فادوی او امروزه به «فادوی لیسابون» معروف است.
در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ یک رشته آهنگهای فادو از شهر کوئیمبرای پرتغال که به نام فادوی کوئیمبرا معروف شدند محبوبیت زیادی یافتند. گیتاریستی به نام کارلوس پاردس (Carlos Paredes) و پدر او به نام آرتور پاردس استادان و پیشگامان این گونه از فادو و همچنین گیتار پرتغالی به شمار میآیند. فادو موسیقی اصیل پرتغالیهاست که با دو گیتاریست ویک خوانده (بیشتر خواننده زن )در قهوهخانهها و رستورانها اجرا میشود به گفته مردم پرتغال روح موسیقی اکنون پرتغال به شمار میآید.
میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز پنج شنبه 23 اردیبهشت سال 1389 در جمع برخی از خانواده های زندانیان سیاسی و مادران عزادار گفت که" آیا قوه قضاییه مسلط بر نیروهای امنیتی است یا نیروهای امنیتی مسلط بر آن هستد؟ آیا احکام صادره از سوی قضات بر اساس روح مقدمه قانون اساسی است یا نه؟چطور می شود که یک شخص به خاطر حضور در راهپیمایی به تحمل چندین سال حبس محکوم شود در حالی که میلیون ها نفر در همین تجمع ۲۵ خرداد شرکت کرده بودند و باید آنها نیز بر همین اساس با همین مجازات های سنگین در زندان می بودند و این عدالت قوه قضاییه را زیر سوال برده است."
در همین حال مهدی کروبی یکی دیگر از رهبران جنبش سبز نیز جمعه 17 اردیبهشت در دیدار با خانواده میلاد اسدی فعال دانشجویی و عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت،از وضعیت پیشآمده برای دانشجویان و جوانان و رویه قوه قضائیه انتقاد کرد.او گفت: متاسفانه تداوم این رویه و برخورد با مردم بیانگر عدم استقلال قوه قضائیه در این قضایاست.
اما این تنها رهبران مخالف دولت نیستند که می گویند قوه قضاییه، استقلال ندارد بلکه برخی از محافظه کاران نیز بر این باور هستند.علی مطهری،نماینده محافظه کار مجلس نیز روز دوشنبه ششم اردیبهشت گفته است که قوه قضائیه در کشور ما از استقلال کافی برخوردار نیست و این نشانه ضعف و ملاحظه کاری در اجرای عدالت است.
قوه قضاییه استقلال ندارد،سندش هم موجود است!
سال گذشته سریال "گاو صندوق"از شبکه سوم سیما پخش شد که این روزها نیز از شبکه جام جم سه(شبکه برون مرزی صدا و سیما)در حال پخش است.در یکی از صحنه های این فیلم،بازجو و متهم روبروی هم نشسته اند.بازجو زمانی که می بیند متهم،اعتراف نمی کند؛خطاب به متهم که نامش "عباسی"است، می گوید:"اگر همکاری کنی،ما گزارش خوب برات می نویسیم که در حکم تو اثر خوبی بگذارد،اما حالت دوم که خودت بهتر می دونی،بهتره نگم؛...بهتره سر عقل بیای و به فکر آینده ات باشی و گرنه آقای عباسی می دونی که آینده تو را ما رقم می زنیم،روشنه؟"
تحلیل کوتاه
این دیالوگ نشان میدهد که بازجوها خود را فراتر از قاضی می بینند.در این قسمت از فیلم،بازجو می گوید که او تصمیم گیرنده تاثیرگذار و اصلی درباره متهم است .
+ لینک دانلود فیلم
برای دانلود این صحنه از سریال گاوصندوق که بازجویی را به تصویر کشیده به اینجا بروید.بعد به انتهای صفحه رفته و روی عبارت click here کلیک کنید.
مراسم تشییع جنازه مرحوم "محمد بهمن بیگی"،بنیان گذار آموزش عشایری در ایران،صبح امروز پنج شنبه 16 اردیبهشت در شیراز برگزار و در بهشت زهرای عشایر به خاک سپرده شد.
در این تشییع جنازه که ده ها هزار نفر از دوستداران مرحوم بهمن بیگی و عشایر حضور داشتند،حرکت آمبولانس حامل پیکر او که از میدان معلم شیراز آغاز شد،به کندی صورت می گرفت.
شرکت کنندگان در این مراسم با شعارهای "گچ سفید فشنگم،تخته سیاه تفنگم - عزاعزاست امروز،جامعه عشایر صاحب عزاست امروز- سلام بر عشایر،درود بر بهمن بیگی- عشایر با غیرت،تسلیت تسلیت – معلم فداکار،روحت شاد روحت شاد "؛پیکر او را در مسیرهای میدان معلم،ایمان جنوبی،همت،کمربندی کشن(koshan) و بهشت زهرای عشایر شیراز بدرقه کردند.
خانواده آقای بهمن بیگی می گویند محل دفن بنیان گذار آموزش عشایر را به یک موسسه آموزشی تبدیل خواهند کرد.
میرحسین موسوی روز چهارشنبه 15 اردیبهشت در پیامی تاکید کرد که "خدمات ارزنده محمد بهمن بیگی معلم عشایر که آموزش عشایر در ایران را پایه ریزی کرد و از ۵۸ سال پیش با برافراشتن چادری برای آموزش این قشر عزیزجامعه اقدام کرد از یادها نخواهد رفت."
آقای موسوی افزود است:"او همگان را به یک قیام مقدس دعوت کرد وآن قیامی برای باسواد کردن مردم ایل بود که امید است این توصیه همیشگی اینمرد فرزانه مورد توجه قرار گیرد."
محمد بهمن بیگی بامداد شنبه یازدهم اردیبهشت پس از ماه ها بیماری، بر اثر عفونت ریوی در بیمارستان کوثر شیراز فوت کرد.
در همین حال روز چهارشنبه 15 اردی بهشت،مقامات امنیتی در شیراز مانع چاپ آگهی مراسم خاکسپاری "محمد بهمن بیگی در روزنامه های شیراز شده بودند.
روزنامه های شیراز از خانواده آقای بهمن بیگی و "ایلات و عشایر ایران" ،آگهی هایی درباره مراسم خاکسپاری او دریافت کرده بودند اما با دستور تلفنی مقامات امنیتی، این روزنامه ها از چاپ آگهی ها منع شدند.
ابراهیم عزیزی،فرماندار شیراز ،عصر روز دوشنبه 14 اردیبهشت(چهارم می) در میان موج نارضایتی اصولگرایان استان فارس،جای خود را به "حسین قاسمی" داده است.
در مراسم تودیع و معارفه فرماندار شیراز،برخی از حاضران با در دست داشتن پلاکاردهایی که روی آن ها نوشته شده بود"استاندار اصلاح طلب،تاسف تاسف"،نارضایتی خود را از کنارگذاشته شدن آقای عزیزی از سمت فرماندار شیراز نشان دادند.
اصولگرایان در شیراز از زمان انتصاب "روح الله احمدزاده"به سمت استاندار فارس انتقادهای فراوانی علیه او مطرح کرده اند.
آقای احمدزاده،بیستم آبان سال 88 به عنوان استاندار فارس معرفی شده است.
اصولگرایان در این شهر می گویند که سیاست های استاندار جدید فارس،منافع آن ها را تامین نمی کند.آقای احمدزاده اما این انتقادها را رد می کند و می گوید که در شیراز و استان فارس،جناح بندی "چپ و راست" را باید تعطیل کرد و به جای آن باید تنها "خط ولایت" وجود داشته باشد.
اصولگراهای شیراز همچنین عزل و نصب ها را توسط استاندار فارس مورد انتقاد قرار داده اند.
پیش از تغییر ابراهیم عزیزی از سمت فرمانداری شیراز،"محمدرضی حدائق"نیز از سمت معاونت سیاسی و امنیتی استانداری کنار گذاشته شده بود.
بعدازظهر دیروز در جریان مراسم معرفی فرماندار جدید شیراز،آقای عزیزی،فرماندار سابق بر خلاف رسم همیشگی اینگونه برنامه ها که گزارش کار داده می شود،بارها تاکید کرد که گزارش کار نمی دهد.
آقای عزیزی که پیش تر فرمانده سپاه شیراز بوده است، در این برنامه گفته است که تغییر یک عضو ،خلل و تغییری در رویکرد دولت و نظام ایجاد نمی کند.
در این برنامه آقای احمدزاده،استاندار فارس تاکید کرد که تغییر فرماندار شیراز دلیل ویژه ای ندارد.
حسین قاسمی،فرماندار جدید شیراز که اهل شهرستان کازرون و متولد سال 1357 است،پیش تر در سمت های " مدیرکل سیاسی استانداری فارس،فرماندار گچساران، مدیرکل آموزش وزارت کشور،عضویت در دفتر بازرسی ویژه رییس جمهور، مدیریت عملیات روانی نیروی دریایی سپاه پاسداران ، سردبیر نشریه بشری در سپاه پاسداران و مشاور معاون فرهنگی نیروی دریایی سپاه پاسداران"فعالیت می کرده است.
آقای قاسمی پیش از انتصاب به عنوان فرماندار شیراز،سرپرست اداره حراست استانداری فارس بوده است.
سوم می روز جهانی آزادی مطبوعات است اما مطبوعات در ایران، بیش از یک قرن است که با طعم تلخ "محدودیت، اعمال سانسور و جلوگیری از انتشار" روبرو هستند.
اولین توقیف روزنامه در ایران
39 سال پس از آن كه ميرزا صالح شيرازي روزنامه «كاغذ اخبار» را به عنوان نخستين روزنامه ايراني بنيان نهاد، توقيف گريبانگير مطبوعات شد. 135 سال قبل در تاريخ 17 بهمن 1254 خورشيدي(5 فوريه 1875 ميلادي) اولين قرعه «توقيف» در ايران به نام روزنامه «وطن» افتاد و اين روزنامه پس از انتشار تنها يك شماره از ادامه حيات بازماند. روزنامه وطن قرار بود به دو زبان منتشر شود و نام لاتين آن نيز La Patrie بود كه به معناي «وطن» است. متاسفانه از اين روزنامه و مديران آن اطلاعاتي در دست نيست. تنها اطلاعاتي كه ميتوان با جستوجو در لابهلاي صفحات تاريخ به دست آورد، مربوط به سفرنامهها ميشود. به عنوان نمونه Cala Sirna يكي از سفرنامههايي است كه مي توان اطلاعاتي اندك درباره روزنامه وطن از آن بيرون آورد.
افتتاح كانال سوئز در سال 1869 ميلادي سبب سهولت و گسترده شدن ارتباط غرب و ايران شد که اين رخداد افزايش مبادلات تجاري و بازرگاني را نيز در پي داشت. گسترده شدن ارتباطات اروپا و ايران، سبب افزايش آگاهي و آشنايي ايرانيان با مظاهر مدرن غربي نيز شد.پايه گذاري مطبوعات در ايران نيز از اين قاعده جدا نبود و مراودات بين ايرانيان و غربي ها سبب تولد "مطبوعه"در اين کشور گرديد.روزنامه وطن 6 سال پس از آغاز اين تحولات در سال 1875 ميلادي متولد شد. تا پيش از اين اما مطبوعات ايراني بيشتر «وقايع نامه دولتي» بودند. روزنامه هاي انتقادي از زماني متولد شدند كه ايران و اروپا مبادلات تازه اي را تجربه ميكردند. يعني در نيمه دوم سلطنت 50 ساله ناصرالدين شاه، مطبوعات منتقد بروز و ظهور پيدا كردند. «وطن» كه در چنين شرايطي به عرصه مطبوعات پا گذاشت، بيشتر ناشر افكار افرادي مثل "ميرزا حسينخان سپهسالار،صدراعظم" دوره ناصرالدين شاه بود. تاريخ نگاران، سپهسالار را پس از اميركبير، دومين اصلاح طلب بزرگ عصر ناصري مي دانند. او كه طرفدار اصلاحات بود از رفاه عمومي و ريشه كردن فساد دفاع مي كرد. سپهسالار اعتقاد داشت كه ايران بايد خودش را به پيشرفتهاي غرب برساند و بتواند از آنها بهره گيرد. اين صدراعظم دوره ناصري بسيار کوشيد تا ايران را به پيشرفت برساند.او کارش را با برپايي 9 وزارتخانه آغاز کرد.سپهسالار براي نخستين بار کوشيد تا راه آهن را در ايران برپا سازد.او همچنين از شاه خواست تا به سفر اروپا برود تا شايد پيشرفت غرب، شاه ايران را هم به جنبش وادارد.روزنامه «وطن» هم که در همين راستا شعار «ترقي، عدالت و مساوات» را براي خود انتخاب كرده بود، نتوانست بيش از يك شماره دوام آورد و گويا ناصرالدين شاه ادامه حيات اين روزنامه را به مذاق خود خوش نمي بيند و در نتيجه از ادامه انتشارش ممانعت ميكند.
اولین قانون سانسور علیه روزنامه ها در ایران
سه سال پس از اينكه نخستين بار يك روزنامه در ايران توقيف شد، براي اولين بار قانون «سانسور» نيز وارد ايران شد. در سال 1257 خورشيدي، شخصي به نام Conte De Monte Fert براي نظم دادن به امور داخلي به ايران ميآيد. اين شخص فرانسوي دفترچهاي را كه به نام «كنت» مشهور شد، منتشر كرد. در اين دفترچه عملاً قوانيني مطرح گرديد كه شامل قانون سانسور نيز ميشد. اين دفترچه بيشتر بر مبناي مطبوعات خارج از كشور تنظيم شده بود. به هر حال در اين دوران مساله سانسور در اروپا نيز مطرح بود ولي اين سانسور از قانون پيروي مي کرد و نه فرمان ملکانه و امر شاهنشاهي. در ايران اما مساله سانسور در اين چارچوب قرار ميگرفت كه آيا شخص شاه يا درباريان محتواي روزنامه را ميپسنديدند يا خير. در غرب بيشتر پايبندي به قانون تعيين كننده اين بود كه مطالب يك روزنامه بايد سانسور شود يا نه، ولي در ايران بيشتر سليقهها مطرح بود.شايد از همين رو است كه مطبوعات فارس زباني كه منتقد حكومت بودند، ترجيح مي دادند در خارج از مرزها منتشر شوند. روزنامه هاي «اختر» در استانبول، «ثريا» در مصر و «حبل المتين» در كلكته از جمله نشرياتي بودند كه در نقد و بررسي مسايل داخلي ايران و نفي خودکامگي و در حمايت از حقوق انسانها، پيشرفت، عدالت و ... مطالبي را منتشر ميكردند.
درک اين واقعيت که چرا مطبوعات منتقد تحمل نمي شدند،دشوار نيست.مصاديق بسياري در تاريخ وجود دارد که به خوبي نمايانگر فضاي حاکم هستند.در زمان حکومت فتحعلي شاه، «جان ملكم» كه فرستاده انگليس بود براي مذاكره با شاه ايران وارد کشور شد. او در كتاب خود به نام «تاريخ ايران» مينويسد:«هيچ پادشاهي در عالم نيست كه به اندازه شاه ايران داراي قدرت باشد.» ملكم همچنين در کتاب خود به ماهيت خودکامه بودن حکومت نيز اشاره مي کند و مي گويد که تمام سرزمين و مردم ايران متعلق به شخص پادشاه هستند. قاعدتا چنين شرايطي سبب ميشد كه مطبوعات از هيچ گونه پشتوانه و حقوقي برخوردار نباشند و در نتيجه مطبوعاتي ميتوانستند ادامه حيات دهند كه تحت پوشش و حمايت هيات حاکمه قرار داشتند.